برگزاری اولین دعای ندبه در روزهای آغازین سال1394 در مدرسه حضرت زینب(س) شهر سریش آباد
برگزاری اولین دعای ندبه در روزهای آغازین سال 1394 در مدرسه حضرت زینب(س) سریش آباد
برگزاری مراسم دعای ندبه با حضور جمعی از طلاب و بانوان سطح شهرمورخ 94/1/21 در این مدرسه مبارکه برگزار گردید در این مراسم معنوی بعد از دعای ندبه به مناسبت میلاد حضرت زهراء(س) مداح ارجمند به مدح و ثنای حضرت زهرا(س) پرداختند
سلسله نشستهای سبک زندگی اسلامی
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه حضرت زینب (س) شهر سریش آباد سلسه نشست های سبک زندگی اسلامی با موضوع زن و آخرالزمان با تاکید بر سبک زندگی یاران امام زمان (عج) با حضور محقق و پژوهشگر ارجمند جناب آقای علیرضا پور مسعود مورخ 94/1/19 با همکاری حوزه علمیه الزهراء (س) قروه و حضرت زینب(س) سریش آباد برگزار گردید.
سخنران نشست جناب آقای پور مسعود؛ در ابتدای نشست به بیان جایگاه بانوان در جوامع مختلف قبل از اسلام پرداختند و سپس به مقام والای زنان و نقش به سزای ایشان در خانواده و جامعه اشاره نمودند در ادامه با توجه به اعتقادات بی پایه ای که نسبت به حجاب زنان وارد شده و حجاب اسلامی را نوعی تحمیل بر این قشر عظیم و تاثیر گذار می دانند مباحثی را از لسان روایات ایراد فرمودند.
ایشان در ادامه ی مباحث به این اصل مهم و غریزی زنان که در تفکرشان نیاز به دیده شدن وجود دارد و وقتی این تفکر خود را به منصه ی بروز و ظهور بگذارند جذاب می شوند و همین منجر به نگاه نامحرمان می شود.
ایشان با بیان این مطلب که استارت بی حجابی در ایران از دوره ی قاجار زده شد گفتند که این عمل ضد اسلامی توسط یک خانمی به نام قره العین طاهره که بابی مذهب وهم عصر با ناصرالدین شاه بود کلید زده شد او در جمع زنان و مردان شروع به سخنرانی کرده و گفت: دوران شریعت تمام شده است پس حال که تکلیف شریعت از شما برداشته شده از دنیا هرگونه می توانید استفاده کنید و این اولین قبح شکنی در رابطه با مساله حجاب بود.
ایشان با بیان اینکه به نظر بنده پوشش زن پاسخ به این سوال نیست که چرا زن باید حجاب داشته باشد بلکه پاسخ به این مسئله است آیا مرد هرگونه که بخواهد حق استفاده رایگان از جاذبه های زن را دارد؟ حال اینکه حجاب برای این است که زن شخصیت خود را حفظ کند و انسانیت خود را به اثبات برساند. ایشان در زمینه فرمودند: حجاب خاص دین اسلام نبوده بلکه در کتاب مقدس تورات و انجیل نیز به نحوی آمده است و این امر نقض سخن غربیان مبنی بر محدودیت زنان مسلمان به واسطه حجاب و رعایت نکردند حقوق زنان می باشد. ایشان در ادامه فرمودند: هرچند با گذر زمان و تغییر و تحریف در این کتاب مقدس به کلی احکام آسمانی آن دستخوش فراموشی و مادیات پست شده است.اما در همان کتاب مقدس آمده ، زنی که خلخال به پا اندازد و صدای آن را نامحرم بشنود علاوه بر عذاب آخرت که در پی خواهد داشت در دنیا نیز به فراخور مجازات عملش کچل خواهد شد و در رابطه با نگاه مردان به زنان اجنبی گفته شده که نه تنها عمل فاحشه و غیر شرعی بلکه نگاهی که به قصد لذت باشد همان گناه عمل ناروا را در پی خواهد داشت.
در ادامه جلسه به ارزش و جایگاه زن از منظر اسلام پرداختند و با استناد به آیات قرآن و روایت اسلامی زن و مرد را از یک نوع معرفی نموده و ارزش و کمال را به تقوی الهی نسبت دادند.
لازم به ذکر است جناب آقای پور مسعود در خلال بیاناتشان تصاویر و کلیپهای در رابطه با زنان آخرالزمان نشان دادند این جلسه با قرائت متن ادبی در رابطه با حضرت زهراء (س) توسط یکی از طلاب به پایان رسید.
شب تنهایی
سلام
شاید کسی بگه این حرفایی که اینجا می خوام بیارم جاش تو دفتر خاطراتمه نه اینجا؟! اما چه کنم که دلم از تنهایی خرابه بخاطر همین شب جمعه منو کشونده تا اینجا
آخه می دونید ؟ …فقط کسی که جا مونده باشه می فهمه سختی و درد موندن رو…
الهی هیچ کس از رفقاش جانمونه ما که موندیم…
بغض عجیبی راه گلوم رو گرفته حس غریبی سراغ چشام اومده ی سیلاب اشک می خواد شاید کمی تسکین پیدا کنه
می دونید غصه ام از چیه؟ از این که خدایا دلی که عمری دم از عشق ارباب عشاق زده به مرداب تبدیل نشه؟…
آقا جان دلم براتون تنگ شده
قسمتون می دم به ایام حزن و اندوه امام زمان روحی له الفداء هوای جامانده ها رو داشته باشید…
الهی که زائراتون بسلامت و با معرفت برگردند.صلوات
زائران آسمان
بسم رب الحسین علیه السلام
السلام علیک یا امیر المومنین یا علی بن ابی طالب
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الاواح التی حلت بفنائک
سلام
سلامی به حلاوت و حرارت قلبهای کربلایی
سلام بر زائران کربلا
و سلام بر عاشقان و دلسوختگان کربلا
غافله ی حرمت در سیرند و من بی سر و پا جا ماندم
آری کربلا رفتن دل می خواهد آنهم دل شیدایی و فارغ از های و هوی دنیا تا بیابی لذت حضور را
وقتی برات کربلا را در شب قدرت به دستان مهربان پدری امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف امضاء می شود و میزبانی این بزم را به دست مادری با محبت و عاشق می سپارند مگر بزم این حضور بی لطف می شود؟
کلام را کوتاه کنم چرا که الفاظ دلتنگند و کم آورند و قلب بازهم شدت گرفت از فاصله ها
اولین کاروان زیارتی عتبات عالیات در ایام حزن و ماتم مادر پاکی ها از مدرسه ی علمیه حضرت زینب کبری سلام الله علیها به راه افتاد
شب ساعت 8 بود غوغای جمعیت عاشق که برخی صرفا برای بدرقه ی *زائر* آمده بودند نه دختر یا همسر و…. و این را از چهره های غریبی می فهمیدم که از مسافران با التماس درخواست یک دعا می کردند و برخی اسفند دود می کرند یک عده آب و گل، کاسه به دست منتظر حرکت زوار بودند و یک عده ای به دور از چشم همه در خلوتی سر به گریبان تنهایی برده و آروزی احساس حس زیبای زائر بودن را نجوا می کرند.
و من جامانده…..
الهی کی شود به جرم عشق حسین علیه السلام ما را به کربلای اباب تبعید فرمایی؟
ان شاء زائرای اربابمون سلامت و با معرفت تر از قبل بر گردند صلوات
میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت
میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت
میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت
عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود
میرسد روزی که با حال بکا می بینمت
میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و
در کنار خانه ی امن خدا می بینمت
من امید وصل دیدار تو را دادم به دل
یوسف گمگشته ی خیرالنسا می بینمت
یابن طاها یابن یاسین یابن طور آقای من
شاه دین حبل المتین کهف الوری می بینمت
امپراطور زمین و آسمان بالانشین
در کنار سفره ی بیچاره ها می بینمت
در میان خلق و خوی آدمی شایسته ی
مهربانی های قلب مصطفی می بینمت
سجده های ناب طولانی برایت ارثیه ست
من تو را سجاد بر سجاده ها می بینمت
حجت اللهی و بس علم لدنی نزد توست
باقرالعلم بدون انتها می بینمت
مکتب شیعه نشان بیرقش دست شما
صادقی و صادق آل عبا می بینمت
کظم غیظ آدابی از رفتار هر روزت بود
در مقام بندگی آقا، رضا می بینمت
دست خالی آمدم ردم نکردی یا جواد
شاه جود و بخشش و اهل سخا می بینمت
گوشه چشمی کن شبی تاکه مسلمانم کنی
هادی بیگانگان و رهنما می بینمت
العجل الساعه و الغوث یابن العسگری
منجی زندانی دام بلا می بینمت
وعده ای داده ای و میدانم هرجا میشود
ذکر وخیر ساقی لب تشنه ها می بینمت
ماه پیروزی خون بر تیغ و تیر و نیزه ها
غرق حزن و ماتم و شور ونوا می بینمت
بانی غم های عاشورایی شیب الخضیب
هر شب ماه عزا در روضه ها می بینمت
پابه پای عمه جانت آمدی تا نینوا
زائر سرهای روی نیزه ها می بینمت
کودکی وصل فراق یار یادم داده است
بر دلم افتاده امشب یا ابا می بینمت
کار و باری با من عاصی نداری نازنین ؟
اربعین، صحن و سرای کربلا می بینمت
شعر: علیرضا خاکساری
میلاد نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام صادق(علیه السلام) مبارک باد.
ز یمن مقدم رسول خاتم
معطر آمده محیط عالم
مولد صادق آل محمد
مقارن گشت با میلاد احمد
میلاد نبی مکرم اسلام(ص) و امام صادق(ع) مبارک باد
شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) تسلیت باد.
ای سراپا روح قرآن ای وجودت جان پاک
آخر از زهر جفا گردیده قلبت چاک چاک
پیکر نورانیت شد در جوانی زیر خاک
ای جمالت مصطفایی ای جلالت حیدری
شهادت امام عسکری (علیه السلام) تسلیت باد
تجمع بزرگ حوزویان،بسیجیان و اقشار مختلف مردم شهر شهید پرور سریش آباد در سالروز حماسه 9دی در مسجد جامع
همایش بزرگداشت نهم دی با تجمع حوزویان ،بسیجیان و اقشار مختلف مردم با حضور علما، مسئولین شهر سریش آباد در مسجد جامع برگزار گردید.
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه حضرت زینب(س)، به مناسبت پنجمین سالگرد حماسه ماندگار یوم الله نهم دی ماه و روز بصیرت و میثاق امت با ولایت، مردم انقلابی، متعهد و ولایی شهر سریش آباد در راستای بزرگداشت این روز تجمع کردند.
در این تجمع حجت الاسلام والمسلیمن شفیع خانی نماینده ولی فقیه در سپاه ناحیه شهرستان قروه به ایراد سخنرانی پرداختند.
وی با گرامیداشت نهم دی ماه افزود: حماسه نهم دی صلابت و اقتدار جایگاه والای ولایت و رهبری و نقش تعیین کننده مردم در ایجاد حفظ و تداوم انقلاب را با شکوه هر چه بیشتر به نمایش گذاشت.
وی تصریح کرد: در روز نهم دی ماه ملت ایران به مثابه ید واحده بدون وابستگی به هیچ حزب و گروه با بصیرت و آگاهی کامل برای ارادت و دلبستگی و اعتقاد قلبی خویش به مقام والای ولایت و رهبری در سراسر شهرهای کشور عزیزمان به خیابانها ریختند و در مقابل دیدگان جهانیان با مقام معظم رهبری تجدید بیعت كردند و به دشمنان ایران اسلامی فهماندند که ایرانی با ایمان و پایبند به ارزش های اسلامی تا پای جان ایستاده است.
بعد از سخنرانی کلیپی در رابطه با حماسه 9دی در این مراسم پخش گردید و برنامه با قرائت متن بیانیه به پایان رسید.
بیانیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به مناسبت یومالله نهم دی
بیانیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به مناسبت یومالله نهم دی
نهم دی ماه هر سال یادآور نهم دی ماه سال هشتاد و هشت است، روز روبارویی جامعه مسلمان و با بصیرت ایران با گروهی قلیل از غافلان و چشم به غرب دوخته گانی است که سودای محال در سر می پروراندند و چنین انگاشته بودند که می توانند با اخلال در نظم عمومی و در نقاب دروغین دفاع از مردم، راه انقلاب و مسیر مستقیم آن را که حاصل خون هزاران هزار شهید و ایثار و فداکاری ملت بزرگ ایران است به نفع دشمنان اسلام و انسانیت و آزادی و معنویت تغییر دهند.
چنان نابخردانه حرکت منحرف خویش را آغاز کردند که از همان آغاز رویاروییهای خیابانی بر همگان روشن بود که هویتهای باطل سعی در تخریب اذهان عمومی و عوام فریبی و گل آلوده ساختن آب برای استفاده های نامشروع خویش دارند. گروهی اندک که با شعارهای فریبنده سعی در پنهان ماندن منظور خویش داشتند و به ناچار گاهی به نعل و گاهی به میخ می زدند و غافل از آن بودند که بعد از گذشت سی سال از انقلاب و آشنایی مردم با انواع و اقسام ترفندها و تزویرها و انقلابهای نرم دشمن، دیگر نمیتوانند با چنین شعارها و شعورهایی از امواج کوبنده و درهم شکننده مردم ایران به سلامت بگذرند و راه به جایی ببرند. به راستی چند روز محدود سکوت اولیه ملت برای بهتر شناختن آنان، آن گروه را به فتنهای که آغاز کرده بودند امیدوار ساخته بود و میپنداشتند که راهی را که انتخاب کردند مورد تایید ملت ایران است و لذا بی محابا تاختند و هویت خویش را آشکار نمودند تا آنجا که حتی حرمت عاشورای حسینی را هم زیر پا گذاشتند و محل هیئت های عزاداری و پرچم های عزای ابی عبدالله را به آتش کشیدند. کار جسارت و وقاحتشان آن قدر بالا گرفت که از اهانت به مقدسات، تخریب اموال عمومی، اهانت به علمای دین و جسارت به بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و انقلاب مردمی ابا نکردند.
بزرگان دین فرمودند: باطل چون کفی بر تارک موج است که لحظه ای بر می خیزد،خودی نشان می دهد و سپس در کام موج منهدم می شود.
این حرکت مذبوحانه بیمحتوا و حق سوز و باطل افروز به زودی باطن آن گروه را آشکار ساخت، وقتی کار به هتک حرمت های آسمانی و شرافت های ملی رسید و ناگهان سیل خروشان جمعیت مسلمان و با بصیرت ایران در همه شهرها به یکباره به حرکت درآمدند و خار وخاشاک ها را از ساحت پاک این سرزمین شستند و منهدم ساختند،در همان ساعات اولیه حرکت با بصیرت ملت ایران نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان.
و این گونه آخرین تیر ترکش خصم با حمایت از گروهی قلیل که خویش را چون گرگ های در پوستین شبان کاران پنهان کرده بودند و سعی در مصادره به مطلوب انقلاب را داشتند به هدف ننشست و مثل هزاران تزویر سابق دشمن در این دوره سی ساله بعد از انقلاب شکست خورد و راه به جایی نبرد.
زمان می گذرد و هرچه جلوتر می رویم ابعاد بیشتری از هم اندیشی این گروه با دشمنان قسم خورده انقلاب آشکارتر میشود و روسیاهی به دیگ میماند و تاریخ آیینه خوبی برای نسلهای آینده است، تاریخی که به ما میگوید هیچ حرکت باطلی هرگز ماندگار نشده است و هیچ منحرف مفسدی روی صلاح و فلاح را ندیده است و آنچه استوار و پویا بر جای میماند حقانیت ملتی است که هرگز هیچ قدرت سلطه گر فاسدی توان محو و نابودی آن را نخواهد داشت.
سال روز نهم دی روز نمایش قدرت حق و بروز بصیرت ملت ایران را گرامی می داریم.
رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام حسن مجتبی(علیه السلام) تسلیت باد.
هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب
گریان، زغمى دیده عالم شده امشب
پایان شب آخر ماه صفر است این
یا آنکه ز نو ماه محرّم شده امشب
از داغ جگر سوز نبى سیّد ابرار
نخل قد زهرا و على خم شده امشب
شهادت آیت الله مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه
شهادت آيتالله مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه
شهيد آيتالله دکتر محمد مفتح در سال 1307، در خانوادهاي روحاني در همدان متولد شد. پس از فراگيري مقدمات، راهي قم شد و در محضر بزرگاني چون امام خميني، علامه طباطبايي و .. استفاده نموده و خود مدرسي بزرگ در حوزه گرديد. ايشان در حاليکه استادي بزرگ در قم بودند، پا به عرصه دانشگاه گذاشته و تا درجه دکترا ادامه تحصيل دادند. شهيد مفتح که توطئه استعمار در جدا نگاه داشتن دو قشر دانشگاهي و روحاني، از هم را با تمام وجود احساس کرده بود، ايجاد وحدت ميان اين دو قشر مهم جامعه را وجهه همت خود قرار داد و در کنار آموزش و تدريس و تربيت نيروهاي جوان به مبارزه با رژيم پهلوي پرداخت. در سالهاي 1340 تا 42، سخنرانيهاي او در شهرهاي مختلف در روشن ساختن مواضع نهضت اسلامي و افشاي چهره رژيم پهلوي بسيار مؤثر بود که با آگاهي ساواک اين جلسات تعطيل و ايشان دستگير و مورد آزار و اذيت ساواک قرار گرفت. محبوبيت و مقبوليت شهيد مفتح در ميان طلاب و دانشآموزان موجب شد که او را از آموزش و پرورش اخراج و در سال 1347، به نواحي بدآب و هواي جنوبي ايران تبعيد کنند و بعد از سپري شدن مدت تبعيد نيز از ورود ايشان به قم جلوگيري به عمل آمد و ايشان با اقامت در تهران به تدريس از دانشکده الهيات مشغول شد. ايشان به دعوت انجمن اسلامي دانشجويان امامت جماعت مسجد دانشگاه را عهدهدار شد. سخنرانيهاي ايشان در مسجد دانشگاه در ترغيب نسل روشنفکر و تحصيل کرده به اسلام اثر بسزايي داشت. شهيد مفتح همچنين در حسينيه ارشاد نيز به فعاليتهاي تبليغي و علمي ميپرداخت و پس از تعطيلي اين حسينيه بوسيله ساواک، ايشان با قبول امامت مسجد جاويد در سال 1352، هسته ديگري از دانشجويان و روشنفکران را به دور خود جمع نمود. در آذر 1353 مسجد جاويد مورد هجوم ساواک قرار گرفت و شهيد مفتح نيز دستگير و زنداني شد. ياد و خاطره نماز عيد فطر سال 1357 که در قيطريه تهران و با استقبال بينظير مردم تهران به امامت شهيد مفتح انجام شد در تاريخ انقلاب هميشه ميدرخشد. در خطبههاي اين نماز، شهيد مفتح براي اولين بار نام امام خميني را آشکارا بر زبان جاري و رهبري امام را مورد تأکيد قرار داد و روز پنجشنبه 16 شهريور را به عنوان تجليل از شهداي نهضت تعطيل اعلام کرد که زمينهساز راهپيمايي 17 شهريور و وقايع جمعه سياه گرديد. شهيد مفتح با تشکيل شوراي انقلاب از سوي امام به عضويت اين شورا درآمد. سرانجام اين شهيد بزرگوار در روز 27 آذر 1358، هنگام ورود به دانشکده الهيات، توسط گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به فيض عظيم شهادت نائل آمد. اين روز به مناسبت فعاليت و مجاهدت اين شهيد بزرگوار در راه تحقق وحدت ميان حوزه و دانشگاه، روز وحدت روحاني و دانشجو ناميده شده است.
جملات قصار رهبر معظم انقلاب اسلامی
امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهى از منكر را اقامه كنيد.
امر به معروف و نهى از منكر كه يكى از اركان اساسى اسلام و ضامن برپاداشتن همه ى فرايض اسلامى است، بايد در جامعه ى ما احيا شود.
امر به معروف و نهى از منكر هم جزو مهمترين مسائلى است كه جوانها بايد به آن اهتمام كنند.
جوانان در محيط خودشان، امر به معروف و نهى از منكر كنند.
در امر به معروف، مرحله ی قبل از عمل، قلب انسان است. اگر انسان بخواهد صادقانه به معروف امر كند، بايد خود به آن معروف دلبسته باشد؛ والّا صادقانه نخواهد بود.
همه ی آحاد مردم بايد وظيفه ى امر كردن به كارهاى خوب و نهى كردن از كار بد را براى خود قايل باشند.
ثواب پیاده رفتن به زیارت سیدالشهداء(ع)
ثواب پیادهرفتن به زیارت سیدالشهدا(ع) به روایت امام صادق(ع)
امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده میفرماید: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمىدارد یک حسنه برایش نوشته ، یک گناه از او محو مىفرماید ، یک درجه مرتبهاش را بالا مىبرد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را مامور او مىفرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد ،تو از افراد حزب خدا ، حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید ، آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.
(کامل الزیارات ص134)
سخنان پند آموز بزرگان و علما در قالب عکس
سخنان پند آموز بزرگان و علما در قالب عکس
شاخص های بسیجی
دعای مادر...
خدا و کودک
خدا و کودک
کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید : می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم ؟ خداوند پاسخ داد : در میان تعداد بسیاری از فرشتگان من یکی را برای تو در نظر گرفته ام ، او از تو نگهداری خواهد کرد اما کودک هنوز اطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه گفت : اما اینجا در بهشت ، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند . خداوند لبخند زد : فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود کودک ادامه داد : من چگونه می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم ؟ … خداوند او را نوازش کرد و گفت : فرشتهّ تو ، زیباترین و شیرینترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی . کودک با ناراحتی گفت : وقتی می خواهم با شما صحبت کنم ، چه کنم ؟ اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت : فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی . کودک سرش را برگرداند و پرسید : شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند ، چه کسی از من محافظت خواهد کرد ؟ فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد ، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود . کودک با نگرانی ادامه داد : اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود . خداوند لبخند زد و گفت : فرشته ات همیشه دربارهّ من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد . کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند . او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید : خدایا ! اگر من باید همین حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگویید .. خداوند شانهّ او را نوازش کرد و پاسخ داد : نام فرشته ات اهمیتی ندارد ، می توانی او را … *** مـادر *** صدا کنی .
داستان محبوبتر از پیامبر خدا
داستان محبوب تر از پیامبر خدا
وقتی حضرت عیسی علیه السلام از خداونددر خواست کرد کسی را به او نشان دهد که نزد خدا محبوب تر از او باشد ، خداوند عیسی را به پیرزنی که در کنار دریا زندگی می کرد راهنمایی نمود . وقتی عیسی علیه السلام به سراغ آن خانم آمد ، دید در خرابه ای زندگی می کند وبا بدنی فلج و چشمانی نابینا در گوشه ای رها شده است . وقتی حضرت عیسی علیه السلام جلوتر رفت ودقّت کرد ، دید پیرزن مشغول ذکری است :
«الحمد لله المنعم المفضل المحمل المکرم»
خدایا شکرت که نعمت دادی ، کرم کردی ، زیبایی دادی ، کرامت دادی .
حضرت عیسی علیه السلام تعجب کرد که اوبا این بدن فلج که فقط دهانش کار می کند ، چرا چنین ستایش می کند ؟ با خود گفت که او از اولیای خداست ومن بی اجازه وارد خرابه شدم ؛ برگردم ، اجازه بگیرم و بعد داخل شوم . به دم خرابه بازگشت و گفت : « السَّلامُ علیکُ یا أَمةَ الله» پیرزن گفت : « وعلیک السَّلام یا روح الله». عیسی پرسید : خانم ! مگر مرا می بینی ؟
گفت : نه . پرسید : پس از کجا دانستی که من روح الله هستم؟ پیرزن گفت : همان خدایی که به تو گفت مرا ببین ، به من هم گفت چه کسیمی آید . عیسی با اجازه آن خانم وارد خرابه شد وپرسید : خداوند به تو چه داده است که این قدر تشکّر می کنی ؟ تشکّر تو برای چیست ؟ پیرزن گفت : یا عیسی ، آن چه به من داده بود از من گرفت ، آیا همین طور پس گرفته است ؟ آیا وقتی می خواست آن را از من بگیرد ، به من نگاه کرد وپس گرفت ؟ عیسی فرمود : آری ، اوّل به تو نگاه کرده وبعد پس گرفته است . پیرزن گفت : من به همان نگاه او خوشم . خدا این نگاه رابه دیگری نداشته وبه من کرده است ؛ پس جای شکر دارد .
چنین پیرزنی به خداوند وصل است در حالی که پیامبر هم نبود . در واقع استادِ حضرت عیسی علیه السلام شد . امّا وقتی برای مصیبتی پیش می آید ، فکر می کنیم خدا با ما قهر کرده است در حالی که برخی از آن ها جبران گناهان ماست تا خداوند متعال در آخرت ما را عذاب نکند ، برخی دیگر از گرفتاری ها به خاطر این است که از خدا غافل نشویم ، برخی دیگر هم به خاطر این است که خدا دوستمان دارد و می خواهد به خاطر صبر بر مشکلات ، پاداش بیشتری دریافت کنیم .
انعکاس رفتار...
وقتی با انگشت به سمت کسی اشاره می کنی و مسخرش می کنی
اگر خوب به دستت نگاه کنی 3 تا انگشت به سمت خودته.
نکات اخلاقی و عرفانی از آیت الله مشکینی
نکات اخلاقی و عرفانی از آیت الله مشکینی
آیت الله علی مشکینی عالم بزرگوار، سال های سال در میان تدریس علوم حوزه و سخنرانی هایشان، نکات اخلاقی زیادی را به شاگردان خود گوشزد می کردند تا دست مایه راه و زندگی شان شود. بخش هایی از این نکات و نصایح اخلاقی را در زیر می خوانید.
انسان کیست ؟
آیت الله مشکینی برای توصیف انسان به یک مثال روی می آورد و می گوید: «انسان موجود مرکبى از ساعات، ایام، شهور و سنوات است. هر ساعتى که مىگذرد یک مقدار از وجودش کم مىشود مانند یک بطرى پر از مایع است که قطره قطره از او کاسته می شود و هر قطرهاى که از او بریزد، همان اندازه از مایع کم مىشود. بنابراین اگر مىخواهید افتخار سربازى امام زمان(عج) را پیدا کنید و یک روزى شیخ مفید و شیخ طوسى شوید، از حالا باید بفهمید، وقتتان چیست و در این زمینه سه نکته را مهم شمرده و لحاظ کنید:
اول: براى چه به دنیا آمدهایم و هدف چیست؟ دوم: حرکت به سوى هدف و کوشش براى رسیدن به آن. سوم: تهیه شرایط وصول به هدف را مشخص کند.»
انسان عاقل کیست ؟
انسان عاقل را آیت الله مشکینی اینگونه تعریف می کرد: «انسان عاقل کسی است که کمالات خود را بسنجد و براساس آن وزن بدن خویش را بفهمد، مقدار عقل و معلومات خود را نیز تشخیص دهد و از حدود خود تجاوز نکند. انسان عاقل اینگونه نیست که بیشتر از این مقدار برای خودش ارزش قائل شود و تلاش کند بیشتر از معلومات و عقل خود توانایی های خویش را به دیگران نشان دهد. کسی که مىخواهد متصدى منصب و هدایت عدهاى را به عهده بگیرد باید بهره وافى از اصول و فروع ، علوم ادبیات ، تفسیر و اخبار ، سیره پیامبراکرم (ص) ، سایر پیغمبران و ائمه اطهار داشته باشد و لازم است که تا حدودى در اخلاقیات ، کمالات نفسانى ، تصفیه روح و باطن تجربه دیده باشد و جمال انسانیت خویش را از آلایش صفات زشت و ناپسند، پاکیزه و منزه کند. آن گاه به اصلاح دیگران بپردازد.»
عالم (طلبه) واقعی کیست؟
ایشان به طلاب توصیه میکردند: «درسى بخوانید که ملکوت را ببینید! علمى را بطلبید که به دل، نور است. طلبهاى که لقمه حرام در معده او وارد شود یا بفهمد مشتبه است، اما آن را بخورد، هیچ گاه نمىتواند مقامى بدست آورد. حوزه جایگاه کمال و علم است و راهى است که خدا این گونه انتخاب کرده است. هر کس غیر از این را مىخواهد، بگذرد و به دنبال کارهاى دنیوى برود.»
همچنین این عالم بزرگوار در زمینه انجام مستحبات و نوافل میگفت: «اگر طلاب محترم و عالم روحانى در شبانه روز، پنجاه و یک رکعت نماز نخوانند و به هفده رکعت قناعت کنند، پس این مستحبات و نوافلى که تا امروز در کتابها نوشته شده است براى چیست و چه کسى باید به آنها عمل کند؟!»
وی درباره نماز هم می گوید: «توصیه به رعایت اخلاص در نماز مىکنم. از اول تا آخر نماز بکوشید که توجهتان به خدا باشد و هر چه که مىتوانید نماز را کامل کنید تا روحتان از نماز سیراب شود. گاهی سجدههای طولانی انجام دهید و اصرار کنید تا اشکتان جاری شود. روایت هست که با اصرارهای فراوان، درهای آسمان باز میشود و خداوند میفرماید: ملائک ببینید بنده من چه میکند.»
متفکر کیست ؟
ایشان معتقد بود که یکی از وظایف انسانی تفکر است و دراین باره میگفت: «انسان باید اهل تفکر باشد. تفکر یعنی فکر را به کار انداختن. تدبر نیز در لغت به معنی دنبال کردن است یعنی مطالبی را که درباره وضع خودش یا راجع به عالم است، دنبال کند؛ نظر هم به همین معناست. انسانی که تفکر و تدبر در خودش، کارش، حالش و زندگیاش نداشته باشد، ناقص است. درصورتی که گفته میشود تفکر خودش عبادت است. در روایت آمده که گاهی یک ساعت تفکر، به اندازه هفتاد سال عبادت و یا بیشتر از آن ارزش دارد.»
ایشان درتوصیف بالاترین صفات انسانی اشاره می کرد که: «بعضی از اوصاف روحی انسان ملکات نامیده میشود که به سختی در انسان به این درجه و مقام میرسد و زود هم از بین نمیرود مثل ملکه عدالت در انسان. سالها باید انسان با شیاطین و نفس اماره بجنگد، کشتی بگیرد، زمین بخورد و زمین بزند تا نیروی روحی انسان این قدرت را پیدا کند و قوی بشود تا دیگر در مقابل هوای نفس اسیر نشود. به آنجا که رسید، میشود ملکه عدالت؛ این همان تقواست ملکه عدالت بالاترین صفت انسان است.
دستوالعمل های معنوی برای تزکیه نفس
• نماز را در اول وقت با حضور قلب بخوانید.
• همه نوافل یا بخشی از آن را انجام دهید.
• همواره سخن راست و سنجیده در گفتارتان به کار ببنید و از سخن دروغ حتی به شوخی بپرهیزید.
• ازهمه ساعات زندگی خود استفاده کنید و لحظه ای را هم به بطالت نگذرانید.
• هنگام درس با تمام توجه به درس گوش دهید.
• تا زمانی که هنگام مطالعه مطلبی را نفهمیدید ، وارد مطلب دیگری نشوید.
• دوستان مناسب در بحث و زندگی انتخاب کنید.
• بهتر است استادان قبل از شروع درس مطلبی از ائمه اطهار نقل کنند.
• سخنان خود را بخشی از اعمالتان قراردهید.
• از همان شروع تحصیل فکرتان این باشد که بالاتر از شیخ مفید یا سید مرتضی قدم بگذارید.
• از لقمه حرام و مشتبه بپرهیزید.
• در زمان تحصیل از خواندن دعا و زیارت ائمه اطهار غافل نشوید.
• در هرجایی که زندگی می کنید، افراد با تقوا را بیابید و از انفاس و نصایح آنها استفاده کنید.
قیام میرزا کوچک خان جنگلی
روز ۱۱ آذر ۱۳۰۰ هجري شمسي ميرزا كوچكخان جنگلي پس از سالها مبارزه عليه خيانتهاي قاجار و استبداد رضاخاني، به شهادت رسيد. در تاريخچه مبارزات آزاديخواهانه مردم ايران، قيام ميرزا كوچك خان جنگلي از جمله نهضتهايي است كه با انديشه اسلامي و ضداستعماري شكل گرفت، امّا با نيرنگ و خيانت كمونيستها به انحراف، تجزيه و نفاق داخلي دچار گشت ونهايتاً همسويي اعلام نشده روسهاي بلشويك با رژيم استبدادي قاجار وسپس نظاميگري سركوبگرانه رضاخان آن را به شكست كشاند.
ميرزا كوچك خان كه بود؟
ميرزا يونس معروف به «ميرزا كوچك» در 1298 هـ در رشت متولد شد. در نوجواني براي تحصيل علوم ديني قدم به مدارس مذهبي گذاشت و مدارج علمي را طي كرد. در 1326 هـ در گيلان به صفوف آزاديخواهان پيوست و براي مقابله با محمدعلي شاه روانه تهران شد. در ماجراي اولتيماتوم روسيه كه منجر به تعطيلي مجلس شد (17ارديبهشت 1290) ميرزا در شمار مخالفان پذيرش اولتيماتوم بود و مدتي نيز بازداشت شد. در جريان جنگ جهاني اول و در هنگامي كه دستهاي از نمايندگان و رجال سياسي به خاطر وضع بحراني كشور و حضور نيروهاي بيگانه دست به مهاجرت زدند، كوچك خان با گرويدن به انديشه «اتحاد اسلام» درصدد برآمد تا با راه انداختن تشكيلات نظامي به مبارزه عليه استبداد رضاخاني و سرسپردگيها، پيمانهاي ننگين و تحميلي بيگانگان و مداخلات آنان در امور داخلي كشور بپردازد. ميرزا درتهران انديشه خود را با رجال دين و سياست در ميان نهاد وبه نظرخواهي از آنان پرداخت. گروهي به ضرورت مبارزه مسالمتآميز تأكيد ميكردند ومبارزه مسلحانه را نادرست ميخواندند و گروهي ديگر نظر ميرزا كوچك خان راتأييد ميكردند. سرانجام پس از يك سلسله بحث و گفتگو قرار شد تا در گوشهاي از ايران كانوني ثابت، براي مبارزه ايجاد شود. ميرزا كوچك خان پس از اين توافق عازم گيلان شد وشروع به تهيه مقدمات قيام كرد. اما چون روسها قبلاً او را از منطقه تبعيد كرده بودند، مجبور بود مخفيانه به فعاليت بپردازد. بااين حال ميرزا در اندك مدتي توانست همفكراني در كنار خود جمع كند وقيام را علني سازد. او درسالهاي قبل از به قدرت رسيدن رضاخان، موفق شد هستههاي تشكيل نهضت مسلحانه را پيريزي كند. نيروهاي اشغالگر روس كه در سالهاي قبل ازانقلاب اكتبر، در سركوبي اين نهضت توفيق چنداني نيافتند، باوقوع انقلاب اكتبر از مناطق شمالي ايران بيرون رفتند و انگليسيها يكهتاز ميدان شده و تقريباً تمامي ايران را زير سلطه خود درآوردند. آنان ميرزا حسن خان وثوق الدوله را به رياست دولت ايران گماشتند. دولت انگليس با انعقاد قرارداد معروف 1919 با وثوق الدوله، ايران را تحت الحمايه خود درآورد وكليه امور مالي، گمركي و نظامي كشور رابه دست گرفت. انگليسيها از طريق وثوق الدوله تلاش كردند قيام جنگل را با مذاكره و بدون خشونت حل و فصل كنند، اما اين تلاشها سودي نبخشيد.
اعلام جمهوري ميرزا كوچك خان در رشت
روز 16 خرداد 1299 ميرزا كوچك خان جنگلي در ادامه مبارزات خود در راه اعاده استقلال و حاكميت ملي ايران، در شهر رشت حكومت جمهوري اعلام كرد. اين اعلام درپي يك رشته تماسها و گفتگوها با مقامات روسيه و كسب اطمينان از اين كه نيروهاي مداخلهگر آنان در شمال ايران در كار حكومت انقلابي ميرزا، كارشكني نخواهند كرد، صورت گرفت. درست سه هفته پيش از اين اعلام، در سپيده دم روز 28 ارديبهشت 1299 نيروهاي ارتش سرخ به بهانه «سركوبي ضد انقلاب كه در شمال ايران كمين كرده بود» به بندرانزلي يورش برده و اين شهر را اشغال كرد. مقصود روسيه از «ضدانقلاب» افراد مسلحي بودند كه با حمايت انگليسيها عليه بلشويسم نوظهور در شوروي ميجنگيدند و از اراضي شمال ايران نيز به عنوان يكي ازپايگاههاي خود استفاده ميكردند. جنگليها كه مبارزات مسلحانه با رژيم استبدادي و سرسپرده قاجار را آغاز كرده و جنگلهاي شمال را مقر خود قرار داده بودند، در آغاز پيروزي انقلاب روسيه روابط حسنهاي با بلشويكها برقرار كرده بودند نهضت جنگل انقلاب روسيه را تأييد ميكرد و رهبران جديد روسيه نيز ميرزا را به عنوان يك انقلابي ضداستعمار ميدانستند و او راستايش ميكردند. اما چندي نگذشت كه روسها سياست دوستانه خود را تغيير دادند و قدم به قدم به خاطر حفظ منافع خود در ايران از حمايت نهضت جنگل دست كشيدند و سرانجام به آن خيانت كردند. روز 28 ارديبهشت، نيروهاي ارتش سرخ به نام سركوبي ضدانقلابي كه در شمال ايران كمين كرده بود، وارد انزلي شدند. نهضت ميرزا كوچكخان كه حضور نيروهاي كشوري ديگر را در خاك ايران مخالف با اصول سياست خود و به زيان استقلال وتماميت ارضي كشورميدانست، به مخالفت برخاست. در آن زمان هم روسها و هم ميرزاكوچك خان در شرايطي بودند كه رويارويي با يكديگر را به صلاح خود نميديدند. هريك با اقدامات نظامي، اهداف خاص خود را دنبال ميكردند و ديدگاه متعرضانه به يكديگر نداشتند؛ در نتيجة تماسهاي بعدي ميرزا كوچك خان با نيروهاي نظامي و سياسي روسيه، ميان طرفين توافقهايي حاصل شد. مهمترين مواد اين توافق چنين است:
«الف ـ اصول كمونيسم در ايران از حيث مصادره اموال و الغاء مالكيت و تبليغات به اجراگذارده شود.
ب ـ حكومت جمهوري انقلابي توسط ميرزابرقرار شود.
ج ـ پس از ورود ميرزا به تهران و تأسيس مجلس مبعوثان، هرنوع حكومتي كه نمايندگان ملت بپذيرند، بدون مخالفت روسيه ايجاد شود.
د ـ مقدرات انقلاب به دست اين حكومت سپرده شود و شورويها درايران مداخله ننمايند.
هـ ـ هيچ قشوني بدون اجازه وتصويب حكومت انقلابي ايران زائد بر قواي موجود (2هزار نفر) از شوروي به ايران وارد نشوند.
و ـ مخارج اين قشون به عهده ايران است.
ز ـ هر مقدار مهمات و اسلحه كه از شوروي خواسته شود در مقابل پرداخت قيمت، تسليم نمايند.
ح ـ كالاهاي بازرگانان ايراني كه در باكو ضبط شده تحويل حكومت ايران شود.
ط ـ كليه مؤسسات تجاري روسيه در ايران به حكومت جمهوري واگذار شود. »
اجمال اين توافقنامه عدم دخالت روسها در امور داخلي ايران، در عين حفظ حداقل دو هزار نظامي آنان در شمال ايران بود؛ حضوري كه خود به منزله دخالت در امورداخلي ايران بود.
ميرزا كوچك خان جنگلي با استناد به همين توافقنامه بود كه سه هفته پس از مداخله نظامي آنان در انزلي، موجوديت حكومت خود رادر رشت اعلام كرد.
سران نهضت جنگل پس از اعلام حكومت، ضمن انتشار اعلاميهاي با عنوان «فرياد ملت مظلوم ايران از حلقوم فدائيان جنگل»، به مفاسد دستگاه حاكمه ايران وجنايات انگليسيها اشاره كردند و در پايان نظريات خود را به شرح زير اعلام داشتند:
1ـ جمعيت انقلاب سرخ ايران اصول سلطنت راملغي كرده جمهوري را رسماً اعلام مينمايد.
2ـ حكومت موقت جمهوري حفاظت از جان ومال عموم اهالي را برعهده ميگيرد.
3ـ هر نوع معاهده و قراردادي كه به ضرر ايران با هر دولتي منعقد شده است، لغو وباطل ميشناسد.
4ـ حكومت موقت جمهوري همه اقوام بشر را يكي دانسته، تساوي حقوق را در باره آنان قائل است و حفظ شعائر اسلامي را فريضه ميداند.
مسكو و نهضت جنگل
سران نهضت در شهر رشت سرگرم تحكيم مباني جمهوري بودند كه به تدريج اختلافاتي در ميانشان پديد آمد و همين امر نهضت را به انحطاط و نابودي كشاند. پس از ورود ارتش سرخ به ايران، چند نفر از اعضاي «حزب كمونيست عدالت باكو» از روسيه وارد گيلان شدند. اين افراد در رشت حزبي به نام عدالت تشكيل دادند و رفته رفته ضمن برگزاري متينگها و سخنرانيها، عملاً مواد توافق شده ميان سران نهضت جنگل و روسها را زير پا گذاشتند و تبليغاتي نيز عليه ميرزا كوچك خان آغاز كردند. ميرزا دو نفر ازاعضاي نهضت را به قفقاز فرستاد تابا نريمانف، صدر شوراي جمهوري قفقاز، ملاقات كنند و او را وادارند تا اعضاي حزب را از ادامه كارشكنيها و اقدامات نفاق افكنانه باز دارد؛ اما نريمانف اقدامي جدي به عمل نياورد. ميرزا كه اوضاع را چنين ديد، روز 18 تير 1299 معترضانه رشت را ترك گفت و اعلام كرد تا زماني كه حزب عدالت از كارهاي خلاف و حمله به اسلام و تبليغ كمونيسم دست برندارد به رشت باز نخواهد گشت. روسها كه هدفشان از تأسيس حزب، اشاعه كمونيسم و رخنه به تشكل اسلامي ميرزا كوچك خان جنگلي و از بين بردن آن بود، شديداً فعاليت ميكردند.
سياست خارجي شوروي كه قبلاً پيش از اين داعيه حمايت از انقلاب جهاني را داشت، حداقل پس از هشتمين كنگره حزب كمونيست اتحاد شوروي، تغيير كرد. استالين در اين كنگره دو اصل اساسي را مبناي سياست خارجي شوروي قلمداد كرد. وي گفت: «سياست خارجي ما واضح وروشن است. هدف آن صلح و توسعه دايره روابط تجاري با تمام كشورهاست.»
اعلام چنين روشي در سياست خارجي، چيزي جز اعلام عدم حمايت از نهضتهاي رهايي بخش نميتوانست باشد. در پي خروج قهرآميز ميرزا كوچك خان از رشت، اعضاي حزب عدالت كه بعضي از آنها همچون احسان الله خان و خالوقربان قبلاً از دوستان نزديك ميرزا بودند و اكنون با گرويدن به سوسياليسم، ميرزا را مرتجع ميدانستند، درصدد اجراي كودتايي برآمدند كه طرح آن پيشتر ريخته شده بود. نقشه اين بود كه ميرزا يا بايد كشته شود و يا دستگير گردد و از رهبري انقلاب كنار رود. كوچكخان كه تا حدي از هدف اعضاي حزب و نقشه آنان مطلع شده بود، به جنگل رفت. در اين گير و دار، بسياري از جنگليها دستگير و ياكشته شدند و سلاح و مهمات و اموال آنان به غارت رفت. پس ازاين كودتا، اعضاي حزب به كمك نيروهاي بلشويك سعي كردند تا باتعقيب جنگليها طرفداران ميرزا را نابود كنند. اما باوجود درگيريهايي كه در جنگل ميان دو طرف ايجادشد، آنان از شكست دادن ميرزا و يارانش ناتوان شدند. مدتي بعد، مخالفان ميرزا مجدداً از در دوستي وارد شدند و با حسن نيتي كه ميرزا داشت و نميخواست اختلافات داخلي باعث نابودي نهضت شود، پيشنهاد اتحاد باآنان را پذيرفت و طرفين موقتاً وحدت يافتند. پس از اين توافق، كميته انقلابي جديدي تشكيل شد. از آنجا كه در اين كميته احسان الله خان داراي هيچ سمتي نبود، جاهطلبي، وي را واداشت تا در رأس نيروهاي تحت فرمان خود عازم فتح تهران شود. وي در رأس سه هزار سرباز روسي و ايراني به سوي تهران حركت كرد، اما در محل «پل زغال» از نيروهاي قزاق كه تحت فرماندهي ساعد الدوله بودند، شكست خورد. البته يكي از دلايل اين شكست تغيير سياست شوروي نسبت به جنگليها بود. به هنگام عزيمت نيروهاي احسان الله خان، «روتشتين» سفير شوروي در ايران افرادي را محرمانه نزد فرماندهان روسي قواي احسان الله خان فرستاد و به آنان دستور داد كه به فوريت خود را از جنگ كنار بكشند. به اين ترتيب سفير روسيه حتي به كسي كه ادعاي همفكري عقيدتي با او داشت و قبلاً كوشيده بود تا ميرزا را قرباني انديشههاي خود كند، پشت كرد. با اين حال بعدها در جريان حمله نيروهاي دولتي به جنگل، احسان الله خان فرار كرد و با كشتي به شوروي گريخت. خالوقربان نيز كه به هنگام قيام ميرزا به او پيوست و تحت رهبري ميرزا خدمات قابل توجهي به نهضت كرد، پس از تأسيس حزب عدالت در گيلان فريب سوسياليستهاي حزب را خورد و آلت دست سياست ضدانقلابي شوروي شد و در كودتاي رشت با نيروهاي تحت فرمان خود در مقابل ميرزا قرار گرفت. پس از توافقي كه ميان دولت ايران و سفير روسيه انجام گرفت، روسها از حمايت جنگل دست كشيدند و آنان را قرباني منافع خود كردند.
«روتشتين» اولين سفير شوروي در ايران كه شش هفته قبل از اعلام استقلال ميرزا كوچك خان در رشت وارد تهران شده بود، براي ايجاد روابط دوستانه ميان ايران و روسيه مأموريت داشت؛ بنابر اين با وجود وعدههاي اوليه به نهضت جنگل، به يكباره خط مشي انقلابي روسها تبديل به سازش با دولت ايران شد. «روتشتين» ضمن نوشتن نامهاي به ميرزا، او را به ترك مبارزه عليه دولت ايران دعوت كرد. او در نامه خود، آشكارا اقدامات انقلابي ميرزا را «مضر» خواند1. نهضت جنگل زماني كه سفير شوروي نامه را به ميرزا نوشت، در بحرانيترين شرايط خود قرار داشت. ميرزا در شرايط نامطلوبي كه هنگام موضعگيري اخير روسيه داشت و با توجه به اختلافات داخلي نيروهايش، عملاً چارهاي جز تاييد ظاهري نامة «روتشتين» نداشت.
تباني روس، انگليس، رضاخان و كمونيستهاي داخلي عليه نهضت جنگل
در آستانه كودتاي رضاخان، شرايط سياسي ايران شديداً عليه ميرزا كوچك خان جنگلي بود. روسها او را تنها گذارده بودند و صرفاً به منافع خود در ايران ميانديشيدند. آنان به ويژه تلاش داشتند تا روابط صميمانهاي را با سردار سپه كه با قدرت اسلحه و سركوب نارضائيها توانسته بود ثبات نيم بندي را در كشور به وجود آورد، برقرار كنند. آنان مصلحت خود را در آزاد گذاردن دست رضاخان براي سركوب نهضت جنگل كه به ويژه اعتقادي هم به هويت اسلامي آن نداشتند، ميدانستند. حتي حضور رضاخان در اتومبيل كنسول شوروي در رشت، زماني كه براي سركوب جنگل به آن شهر رفته بود، نشان از همپيماني روسها با سردار سپه در اين تصميم داشت. 2
علاوه بر اين، رضاخان در آن زمان، در كميتهاي «ايراني ـ انگليسي» به نام «كميته زرگنده» به اتفاق سيد ضياءالدين طباطبايي در حال تدارك كودتاي سوم اسفند خود بود. به همين دليل، اقدام رضاخان به نوعي اجراي مصوبه كميته مذكور نيز بود. كميته زرگنده در حقيت 2 كار كرد اساسي داشت. يكي سركوب نهضت جنگل و ديگر استقرار ديكتاتوري رضاخان3.
پروژه سركوب نهضت اسلامي ميرزا كوچك خان جنگلي، محصول اراده مشترك شوروي، كمونيستهاي داخلي، دولت انگلستان و استبداد رضاخاني بود.
در چنين شرايطي، سران نهضت جنگل چند راه بيشتر نداشتند يا بايد تسليم ميشدند و اسلحه را زمين ميگذاشتند، يا به روسيه پناه ميبردند و يا اين كه ننگ تسليم و پناه بردن به بيگانه و اجنبي را نميپذيرفتند و تا آخرين قطره خون به مبارزه ادامه ميدادند. چنان كه گفتيم، احسان الله خان ترجيح داد تا به اربابان خود كه به او خيانت نيز كرده بودند، بپيوندد. خالوقربان نيز با قيد تضمين از طرف سردار سپه، با همه افراد خود تسليم قواي دولتي شد و جان خود را نجات داد. در اين ميان فقط ميرزا كوچك خان بود كه نه حاضر به ترك ايران شد و نه ننگ تسليم به قواي دولتي را پذيرفت و سرانجام نيز به مبارزه ادامه داد تا در 11 آذر 1300 به شهادت رسيد.
پي نوشت:
1ـ سياست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشي؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي؛ ص 70 .
2ـ خاطرات ايرج اسكندري؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي؛ ص 448 .
3ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوي؛ ارتشبد فردوست؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي؛ جلد دوم؛ ص 77.
سه ویژگی برجسته مومن
سه ویژگى برجسته مؤمن
لا یَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
مؤمن، مؤمن واقعى نیست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پیامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است.
سفارش لقمان به فرزندش
* لقمان به فرزندش میفرماید:
پسرجان، شش سفارش به تو میکنم که خلاصه علوم و اخلاق اولین و آخرین است:
1) بیش از مدت اقامت در دنیا، دل به دنیا مبند.
2) برای آخرت به قدری که در آنجا توقف داری کار کن، که ما زمان در دنیا ماندنمان بسیار کوتاه و آخرت بیحساب بلند است.
3) از خدا به قدری که به او محتاجی اطاعت کن، که همه وجود ما محتاج به خداست.
4) تمام کوششت را در نجات از آتش به کار ببر.
5) به اندازه تحمل و قدرتی که بر آتش داری گناه کن.
6) به هنگام گناه و معصیت جایی را انتخاب کن که خدا تو را نبیند. هرکجا باشیم خدا ما را میبیند.
شهادت آیت الله سید حسن مدرس(ره)
شهادت آیت الله سیدحسن مدرس /روز مجلس
فقید مجاهد و عالم پرهیزکار، آیت الله سید حسن مدرس، از چهره های درخشان تاریخ تشیع به شمار می رود که زندگی و اخلاق و رفتار و اندیشه ها و راهکارهای سیاسی و اجتماعی وی برای مشتاقان حق و حقیقت، الگوی بسیار مناسبی است. وی همه زندگی و امکانات خود را در راه اعتلای اسلام نثار کرد و در راه نشر حقایق اسلامی و دفاع از آموزه های تشیع، مردانه و استوار ایستاد.
همان گونه که بود، می گفت و همان طور که می گفت، بود. وی با عزمی راسخ، چون کوهی استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گری استعمارگران را افشا کرد. آیت الله مدرس، بزرگ مردی است که بیرق مبارزه را تنها و در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش، چشم بداندیشان و زمامداران خود را خیره کرد و بیگانگان را به تحیر واداشت. او پارسایی پایدار و بزرگواری ثابت قدم بود که لحظه ای با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامی مدت عمرش، ساده زیستی، فروتنی، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبی را شیوه زندگی خویش قرار داد و با عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوی را کسب کرد.
شجاعت مدرس
دوست و دشمن، به شجاعت مدرس معترف بودند. رضاشاه، قلدری بود که قدرتمند و ضعیف، رجال مملکتی و مردم عوام از او می ترسیدند و بی رحمی او زبانزد خاص و عام بود. با این حال، مدرس بدون هیچ ترس و واهمه ای در برابر او می ایستاد.
حسین مکی درباره برخورد مدرس با کسانی که به خانه وی می آمدند، چنین می نویسد:
اشخاص تاز ه وارد اگر از طبقات پایین بودند، مدرس احترام بیشتری می کرد و هر قدر از طبقات بالاتر وارد می شدند، کمتر تعارف معمول را می نمود. اگر می خواست به کسی تعارف زیادتری کرده باشد، مثلاً شاهزاده نصرت الدوله وارد شده بود و مدرس می خواست به او تعارف کند؛ می گفت: شاهزاده یک چای برای خودشان بریزند. شاهزاده نصرت الدوله یا رجالی نظیر اینها که این تلطف را از مدرس می دیدند، برخاسته از چای سبز که مخصوص مدرس بود، فنجانی ریخته و صرف می نمودند.
مدرس نسبت به بزرگ ترین قدرت، چنان بی اعتنا بود که یکی از نامزدهای نمایندگی مجلس برای تبلیغات خود، در روزنامه چنین نوشته بود:«در منزل مدرس بودم که او به من چای داد و من خوردم»
زهد و قناعت
یکی دیگر از ویژگی های برجسته آیت الله مدرس، وابستگی و دل بستگی نداشتن به مادیات بود؛ وی بارها گفته بود: «علت اینکه می توانم به راحتی و بی رو دربایستی حرفم را با رجال کشوری و لشکری بزنم، عدم دل بستگی به امور مادی است».
عبدالله مستوفی که از نزدیک با آیت الله مدرس آشنا بود و به خانه وی رفت و آمد می کرد، زندگی مدرس را این گونه توصیف می کند:
خانه مدرس در آخر کوچه بن بست بود که دارای یک اتاق، جهت بیرونی (ملاقات) و یک اتاق دیگر برای سکونت زن و فرزندش بود. اتاق بیرونی، کاهگلی و فرش آن یک دست نمد نازک و میان فرش، گلیم راه راه فرسوده ای بود. یک منقل با دو قوری و یکی دو استکان کوچک، با قاشق برنجی پوست پیازی و نعلبکی چینی و کاسه تنباکو و قلیان و دو سه ظرف خاکستر سیگار حلبی برای واردین، اثاثیه اتاق را تکمیل می کرد. در دسترس سید بزرگوار، یک کوزه بزرگ برای عوض کردن آب قلیان و یک تنگ سفالی برای آب خوردن و یک کاسه بدل چینی هم بود.
لباس سید، پیراهن متقال یا کرباس و در تابستان، چلوار بود. در اواخر، شاه، تولیت و تدریس مدرسه سپهسالار را هم به مدرس داد. حق التدریس و حق التولیه مدرس، وجه قابل توجهی بود، ولی سید از آن استفاده نمی کرد. بنابراین، در زندگی شخصی او تفاوتی حاصل نشد. فقط چیزی که اضافه شد آن هم به واسطه زیادی رفت وآمد در خانه یک قالی سه در چهار و یک نوکر بود. نوکر مثل رفیق در محضرش می نشست، به طوری که معلوم نبود نوکر است یا از راه ارادت به سید بزرگوار خدمت می کند.
سیاست
مدرس، شخصیتی بسیار هوشمند و زیرک بود و اطرافیان و رجال مملکتی را به خوبی می شناخت. کوچک ترین حرکتی که از کسی می دید یا سخنی می شنید، به عمق اندیشه وی پی می برد. او از مخالفان سرسخت قرارداد وثوق الدوله با انگلیس بود. وقتی جمله اول قرارداد را برایش خواندند، او به روشنی به اصل قرارداد پی برد.
حاضرجوابی
مدرس در حاضرجوابی، کم نظیر بود. بدون اندیشیدن، چنان زیبا و ادیبانه پاسخ می داد که موجب تحیر می شد. حاضرجوابی های او چنان جالب توجه بود که اگر کسی در مجلس، در میان سخنرانی کسی جمله ای می گفت و صدا به همه نمایندگان نمی رسید، گفته مدرس را از یکدیگر جویا می شدند.
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع)
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین…
پیش از آنی که عزادار محرم باشی ؛
سعی کن در حرم دوست تو محرم باشی …
قیمت وجود آدمی
قيمت وجود آدمى
امير المومنين (عليه السلام ) فرمود:
الا انه ليس لانفسكم ثمن الا الجنه فلا تبيعوها الا بها
الا اى مردم ! محققا بدانيد كه قيمت نفوس شما جز بهشت (( بهشت رضوان و بهشت لقاى خداوند و بهشت شهود )) چيزى نخواهد بود پس قيمت خود را بدانيد و جز به بهشت برين نفروشيد. ))
يعنى جان را به قيمت ارزان كه متاع پست فانى دنياى دو روزه است نفروشيد كه ارزان فروخته ايد.
منبع:پندهای حکیمانه جلد سوم
در رثای حضرت استاد علامه طباطبائی رضوان الله
در رثاى حضرت استاد علامه طباطبائى رضوان الله
شعری زیبا از علامه حسن حسن زاده آملی که در رثاى حضرت استاد علامه طباطبائى رضوان الله تعالى عليه سروده شده است:
صبا بكوى عزيزان روضه رضوان
سلام ما بحضور عزيز ما برسان
حضور قدسى قديس عيسوى مشرب
كه مرده زنده نمودى بحكمت و عرفان
حضور فخر اماثل جناب علامه
حضور صدر افاضل مفسر قرآن
حضور نور دل و ديدگان اهل ولا
حضور صاحب تفسير فرد الميزان
حضور مالك درج نهاية الحكمة
حضور سالك مجذوب اولياى زمان
پيام ما برسانش كه اى فرشته خصال
كه اى خجسته فعال و كه اى ستوده بيان
بين تفاوت ره از كجاست تا بكجا
ترا است شادى وصل و مرا غم هجران
لقاى روى توام آنزمان كه شد حاصل
نموده ام به حقيقت زيارت انسان
زامهات و اصول مجالس فيضت
رسيده ايم به معنى واقع احسان
سكوت تو همه فكر و كلام تو همه ذكر
بيان تو همه بكر و نوشته ات برهان
به حكمت نظرى صنو بو على سينا
به حكمت عملى بو سعيد و توسيان
داراست به معيار خواجه و صدرا
قداست تو نمودار بوذر و سلمان
اشارت تو نجات و عبارت تو شفا
روايت تو نصوص روايت و قرآن
عنايت تو فتوحات فيض عين حيات
حكايت تو فيوضات جلوه سبحان
زعقل كل پدرى وز نفس كل مادر
سزا است مثل تو فرزند حى بن يقظان
فغان و آه كه نشناختيم قدر ترا
گرفت از كف ما نعمتى چنين كفران
كنون بسوگ تو بنشسته ايم در حسرت
كنون ز دورى تو او افتاده در حرمان
نه من ز هجر تو اندر خروش و افغانم
كه در خروش و فغانست خطه ايران
قيامتى شده بر پا به قم كه واهمه گفت
مگر كه زلزلت الارض را رسيده زمان
مگر كه يونسى اندر دهان ماهى شد
مگر كه نوح به كشتى نشست در طوفان
مگر كه مه به محاقش رسيد ناهنگام
مگر كه نير اعظم به ظل شده است نهان
مگر كه عرش برين بر زمين فرود آمد
ويا جنازه علامه شد بعرش روان
صداى ضجه مرد و زن و صغير و كبير
زارتحال چنان عالم عظيم الشان
قلم شكسته و دل خسته و زبان بسته
چگونه وصف ترا مثل من كند عنوان
زدرس و بحث و ز تعليم و تربيت تا هست
سخن فيوض الهى ترا رسد هر آن
تو جان جان حسن زاده كى روى از ياد
اگر چه پيكرت از ديدگان شده پنهان
منبع:دیوان اشعار
حدیث نورانی از امام کاظم(علیه السلام)
«لا دینَ لِمَنْ لا مُرُوَّةَ لَهُ، وَ لا مُرُوَّةَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ، وَ إِنَّ أَعْظَمَ النّاسِ قَدْرًا الَّذى لایَرَى الدُّنْیا لِنَفْسِهِ خَطَرًا، أَما إِنَّ أَبْدانَکُمْ لَیْسَ لَها ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ، فَلا تَبیعوها بِغَیْرِها.
کسى که جوانمردى ندارد، دین ندارد; و هر که عقل ندارد، جوانمردى ندارد. به راستى که باارزشترین مردم کسى است که دنیا را براى خود مقامى نداند، بدانید که بهاى تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.
ولادت امام موسی کاظم(ع)مبارک باد
آن درگهى که پایه اش از عرش برتر است
دولت سراى حضرت موسى بن جعفر است
آیینه جمال خداوند سرمدى
هم مظهر علوم و خصال پیمبر است
ولادت امام موسی کاظم مبارک باد
صبر بر بد اخلاقی همسر
برگزاری دوره آموزشی مهارتهای تبلیغ در مدرسه حضرت زینب(س) سریش آباد
برگزاری دوره آموزشی مهارتهای تبلیغ در مدرسه حضرت زینب(س) سریش آباد
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س) شهر سریش آباد دوره آموزشی مهارتهای تبلیغ به همت حوزه علمیه خواهران حضرت زینب(س) در این مدرسه مبارکه برگزار گردید.
در این دوره دو روزه که با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای شفیعی و حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای ملاولی برگزار شد، 40 نفر از طلاب این مدرسه مبارکه در آن شرکت کردند.
سر کار خانم ملاولی مدیر محترم مدرسه در رابطه با این دوره فرمودند:
آموزش و تربیت طلاب خواهر جهت انجام امر تبلیغ ضروری می باشد و در این راستا برگزاری دوره هایی جهت استفاده از تجربیات مبلغین با سابقه در نیل به این هدف بسیار مفید می باشد.
با توجه به اعزام گرو ههای تبلیغی 3 نفره به مدارس سطح شهر بر آن شدیم این دوره مهارت افزایی را در این مدرسه برگزار نمائیم.
لازم به ذکر است اعضای کادر و برخی از اساتید این مدرسه مبارکه در این دوره شرکت نمودند.
برگزاری جشن بزرگ ولادت امام رضا(ع) در مدرسه مبارکه حضرت زینب(س)
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه حضرت زینب (س) شهر سریش آباد جشن ولادت امام رضا(ع) مورخ 93/06/15 رأس ساعت 17 با دعوت از عموم مردم در این مدرسه مبارکه برگزار گردید.
در این مراسم باشکوه و معنوی که پس از تلاوت آیات قرآن کریم توسظ یکی از طلاب آغاز شد، سر کار خانم ذلیخا سعید محمدی به ایراد سخنرانی پرداختند.
سر کار خانم سعید محمدی، سخنانشان را با حدیثی از امام رضا (ع) شروع کردند و فرمودند امام رضا(ع) در بیان و شرح حال بهترین بندگان خداوند می فرماید: بهترین بندگان کسانی هستند که هنگام انجام کار نیک خرسند، و هنگام ارتکاب عمل زشت از خداوند طلب بخشش کنند، و آنگاه که چیزی به آنان داده شود سپاسگزار بوده و زمانی که به مصیبتی دچار شوند صبر کنند، و در هنگام خشم عفو نمایند.
وی در ادامه افزود: اولین خصلت بندگان خوب در کلام امام رضا آن است که اگر کار نیکی انجام می دهند، از انجام دادن آن کار خوشحال می شوند.
وی تصریح کرد: در تائید خصلت دوم که استغفار پس از گناه می باشد اشاره به این آیه کردند که قرآن کریم می فرماید: والّذین اذا فعلوا فاحشةً أو ظلموا أنفسهم ذکروا اللّه فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذّنوب الّا اللّه و لم یصرّوا عی ما فعلوا و هم یعلمون؛ و کسانیکه چون مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می افتند و برای گناهان خود طلب آمرزش می کنند و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد و اصرار به گناه نمی کنند با اینکه می دانند.
ایشان در ا دامه بیان داشتند: بندگان شاکر حقیقی، کسانی هستند که علاوه بر اینکه زبانشان به شکر خالق و مخلوق مشغول است، با اعتقاد قلبی محکم نیز ایمان داشته باشند که هرآنچه در عالم از نعمتهای بسیار می بینند، از جانب خدای متعال و به لطف و رحمت او بر بندگان عطا شده است، پس اگر از کسی نعمتی هم به آنان می رسد، باز آن را از خدا دانسته و علاوه بر مخلوق از او نیز سپاسگزارند. و چون به این مهم اعتقاد پیدا نمودند، از هیچ عملی در راه رضای محبوب فروگذاری نکرده و با تمام نیرو در جهت کسب خشنودی خداوند، می کوشند.
پس از سخنرانی دانش آموزان راهنمایی دخترانه به اجرای نمایشنامه خوانی رضوی توسط پرداختند و در پایان مولودی خوانی اجراگردید.
قرآن بخوانید
قلب انسان همانند آهن زنگ می زند
سوال شد : درمان آن چیست ؟
فرمود : قــرآن بـخـوانـیـد !
در این آلودگی های گناه ،
با قرآن هوای پاک را تنفس کن …
سلام مولایم
سلام مولایم
دلتنگم آقا ؛ دلتنگ ديدنت ؛ دلتنگ شنيدن صداي انا المهدي ت …
تا کجای عمر باید هر شب درانتظار تو ستاره بشماریم٬ تا کدام روز و ماه باید مسافر دنیای غفلتها باشیم ٬ یامولا !
بیا ٬ که سقف آسمان زندگیمان را ابر جهل و فساد پوشاند !بیا٬ که زمین تشنه باران است ! بیا ٬ که جگرهایمان را فراق٬رتگ سرخش را باخته است٬ بیا از درون سوخته ایم٬ مولا بیا ای مرهم دلهای خسته !
نمی دانم قلم سنگی برای دوری تو چه می نویسد٬ ولی همین را می دانم که او نیز هجاهای نام تو را دوست دارد و بی معطلی می نگارد. بیا٬ که قلب شیشه ای انتظارمان در هر بار ترکی برمی دارد و صبرمان را خزان به یغما می برد .
بلندای پرواز خورشید را که می بینم این سوال در ذهنم می روید، که آشیانه خورشیدکجاست؟
کبوتران سپیدبال که نشانه های آرامش آسمانند٬ شبانگاهان در آغوش مهربان لانه ها٬ اندام جان را در بستر آرامش می نهند٬ عقابها که سلاطین آسمانند در یورش تاریکیها دل به سکوت می سپارند و در دل کوهساران تمنای دستان پر محبت شب را دارند اما خورشید آشیانه اش کجاست؟
در کدامین بستر مهربانی٬ دل پرخروشش به آرامش می نشیند؟
یک روز با خورشید همسفر شدم. دانستم که غروبش افسانه ای بیش نیست و مغرب و مشرق٬ جز خطوط خیالی نیستند .
خورشید هرگز غروب نمی کنم٬ خورشید معنای روشن طلوع است.
اما آشیانه خورشید را یافتم، دل مردی چون مهدی (ع)!!! این دل شماست٬ که معبد خورشید است و این دل شماست که حلقه اتصال چشمه خورشید با نور پاکی و طراوت است .
و بی اختیار ...
و بیاختیار ….
چادرت را سر میکنی ….
و مسیر همیشگی خانه تا گلزار شهدا را گریه میکنی.
مادر شهید! فضای سینه نم گرفتهات فریادها دارد و تو هق هق گریههای تنهاییات را فقط برای شهیدت کنار گذاشتی و کسی از آن با خبر نمیشود …
وقتی که بر سر مزار شهیدت میرسی و زانوان خستهات را امان میدهی، وقتی قبری را که بالایش نوشتهاند سرباز رشید اسلام را در آغوش مهربانیهایت میگیری، این گریه است …
که دیگر تحمل ماندن در قفس سینه را نمییابد و زمزمههای لالایی روی لبانت گل میکند. مادر همه ی ما ….. دعایمان کن.
میلاد بانوی مهر و وفا ، حضرت فاطمه معصومه(س) و روز دختر خجسته باد.
به یمن میلادت، ذره ذره نور میشویم و قطره قطره حضور، و دل را به سرای کرامتت دخیل میبندیم تا در روز مقدس تولد تو با دستهای پاکت تطهیر شویم.
هفته دولت مبارک
هفته دولت، هفته اقتدار و پیروزى دولتى است که حمایت و پشتیبانى میلیونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است که هدفش اجراى حدود الهى و احکام آسمانى اسلام و ایجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنیت است. این هفته مبارک بر همه دولت مردانى که وجود خویش را وقف خدمت به اسلام و جامعه کرده اند، خجسته و فرخنده باد.
آقای من ...
امروز جمعه نیست …
” آقای ” من …
قرار نیست که فقط غروبهای ” پنجشنبه ” تا غروب ” جمعه “
سراغت را بگیریم …
قرار نیست فقط ” جمعه ها ” انتظار ” ظهورت ” را بکشیم …
آری …
” شنبه ” هم می شود از ” دوریت ” ناله سر داد …
” یکشنبه ” هم می شود ” انتظارت ” را کشید …
” دوشنبه ” هم می شود دنبال “ گمشده ” گشت …
” سه شنبه ” هم می شود با ” آقا ” درد دل کرد …
” چهار شنبه ” هم می شود به خاطر ” آقا ” گناه نکرد …
یا بن الحسن
دوریت “ درد ” بی ” درمان ” است
ای ” پسر فاطمه “
امروز ” جمعه ” نیست اما … ” دلم ” برایت ” تنگ “ است
السلام علیک یا ابا صالح المهدی ( عج )
برگزاری نماز عید سعید فطر در شهر سریش آباد
شرکت طلاب در جمع مردم شهر سریش آباد در نماز با شکوه عید سعید فطر
شرکت طلاب مدرسه علمیه حضرت زینب(س) در راهپیمایی روز قدس
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س) طلاب این مدرسه مبارکه به همراه اساتید و کادر دفتری در راهپیمایی روز قدس مورخ39/05/03 رأس ساعت 10:30 صبح شرکت نمودند.
سرکار خانم ملاولی مدیر مدرسه علمیه حضرت زینب(س) سریش آباد خاطر نشان کرد:
روز قدس روز برائت از مشرکین و دفاع از آرمان های بلند مردم بی دفاع فلسطین است که با حضور سیاسی و دینی خود انزجار خود را از اسرائیل غاصب و دشمنان انقلاب اسلامی ایران به جهانیان اعلام می کنیم.
وی افزود: طلاب، اساتید و کادر دفتری مدرسه علمیه حضرت زینب(س) سریش آباد دوشادوش مردم در این راهپیمایی شرکت کردند و حمایت خود از ملت مظلوم فلسطین و انزجار خود را از استکبار جهانی و اسرائیل غاصب اعلام کردند.
ایشان در پایان سخنانشان عرضه داشتند:
الهی! انا نشکو الیک فقد نبینا و غیبة ولینا و شدة الفتن بنا
اما ای دشمن دون مسلمین ای غاصب سرزمین مسلمین ای خائن خونخوار!روی سخنم با توست
نابودی مسلمین رویای بی تعبیری است که اثرات توهم ذهن خالی توست تا ایمان و مقاومت و روحیه شهادت طلبی مسلمانان هست این آرزو را به گور خواهی برد و بدان تا نابودیت راه زیادی نمانده است.
امروز بُکُش ملالی نیست که فردا از آنِ مسلمین است.
در پایان مراسم راهپیمایی ، قطعنامه ای در محکومیت جنایتهای رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم فلسطین و نوار غزه قرائت شد که با فریادهای الله اکبر جمعیت همراه بود.
راهپیمایان پس از طی مسیرهای مشخص شده براي اقامه نماز جمعه در مسجد جامع شهر تجمع کردند.
مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)
روز قدس باید روز آمادگى براى آزادسازى قدس باشد.
روز قدس را گرامى بدارید و آن را بزرگ بشمارید.
روز قدس
روز قدس یک روز جهانی است ، روزی نیست که فقط اختصاص به « قدس » داشته باشد ، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است.
چشم بر هم زدم و ماه خدا پیدا شد
چشم بر هم زدم و ماه خدا پیدا شد
رمضان آمد و مهمانی حق ، برپا شد
باز با کرم خویش پذیرای من است
با تمام بدی ام، اوست که مولای من است
گفتم ای خوب ترین ، رو سیه ام ! گفت بیا
به خدا یکسره زرق گنهم… گفت بیا
گفتم از دست خودم خسته شدم ! گفت بیا
به همه غیر تو وابسته شدم ! گفت بیا
راهمان دادی و ما را به خودت بخشیدی
لایق لطف نبودیم ، تو لایق دیدی
راه وصل تو اگر از همه جا می گذرد
راه نزدیک تر از کرببلا می گذرد
اول ماه مبارک، حرمش دیدنی است
وقت افطار، ضریح است، که بوسیدنی است
“عصر اخرین جمعه ی ماه شعبان التماس دعا“
اللهم عجل لولیک الفرج
سه روز آخر ماه شعبان
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
هر کس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد
و به ماه مبارک رمضان،وصل کند،
خداوند متعال پاداش دو ماه روزه را به او می دهد
توصیه های امام رضا(ع) برای جمعه آخر شعبان
ابَوُالصّلت هَروى روایت کرده که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (ع) رفتم حضرت فرمود:
اى ابوالصَّلْت اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آنچه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کردهاى و بر تو باد که رُوآورى بر آنچه نافع است براى تو و دعا و استغفار بسیار بکن و تلاوت قرآن مجید بسیار بکن و توبه کن بسوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را از براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مىکردهاى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا بس است او را و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را:
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ، فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ یعنی: « خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیدهاى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان». بدرستى که حقّ تعالى در این ماه آزاد مىگرداند بندهاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارک رمضان.
تار و تور و تیرخدا
خدا یک تار ، یک تور و یک تیر دارد .
با تار ، تیر و تور خودش ، آدمها را جذب می کند . مجذوب خودش می کند .
تار خدا ، قرآن است . نغمه های آسمانی است . خیلی ها را از طریق قرآن جذب خودش می کند .
خیلی ها را با تور خودش جذب میکند . مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر .
تیر خدا همان بارهای مشکلات است . غالب آدمها را از این طریق مجذوب خودش می کند . اولیاء خدا برای این مشکلات لحظه شماری می کردند .
شیخ بهایی میگوید : شد دلم آسوده چون تیرم زدی ، ای سرت گردم چرا دیرم زدی .
از وقتی بلا و مصیبت به زندگی ام آمد ، فهمیدم من ارزش دارم . ولی گلایه دارم که چرا من را زودتر گرفتار نکردی .
از بیانات حاج اسماعیل دولابی
اراده
یکی از ویژگیهای انسان داشتن اراده است که بواسطه ی آن افعال و اعمالی را انجام می دهد
اندیشمندان تعاریف مختلفی از اراده ارائه نموده اند که به صورت کلی می توان گفت:
حالت يا صفتى دانست كه پس از تصوّر منفعت يا مصلحت در فاعل حاصل، و موجب ترجيح يكى از دو طرف مىشود;
عوامل زیادی باعث تقویت یا تضعیف اراده می شوند که مهمترین آنها مقاومت در برابر خواسته های نفسانی و شکستها می باشد؛ ضمن اینکه داشتن نظم و برنامه ریزی در زندگی اصلی مهم در تقویت اراده و رسیدن به موفقیتهاست زندگی برخی بزرگان در این رابطه مطلب فوق را روشنتر می سازد :
روزى شهید محراب آیت اللَّه مدنى به خادمش گفت: هوس کباب کرده ام، مىتوانى چلوکباب تهیه کنى؟ البته
سعى کن از جایى بخرى که تمیز و غذایش خوشمزه و لذیذ باشد. خادم مىگوید: من که هیچ وقت ندیده بودم آقا غیر از نان و گوجه یا پنیر و چاى شیرین غذاى دیگرى بخورد، با شوق و عجله گفتم: الان آماده مىکنم. زود حرکت کردم تا آقا از تصمیم خود برنگردد. هنگام حرکت به من فرمود: موقع آمدن غذا را در چیزى بپیچ تا دیگران متوجه نشوند. گفتم: به چشم! حرکت کردم. از رستورانى که آشنا بود، غذا تهیه کردم و با اشتیاق فراوان در حالى که آن را مخفى کرده بودم، به منزل برگشتم. سفرهاى در اتاق آقا پهن کردم و غذا رإ؛ّّ روى سفره گذاشتم. عرض کردم: آقا! سفره آماده است. تا غذا سرد نشده بفرمایید.
فرمود: شما تشریف ببرید بیرون، بعد از نیم (یا یک) ساعت بیایید، ظرف و سفره را جمع کنید.
زمان مقرر به اتاق برگشتم، اما با شگفتى و ناراحتى متوجه شدم آقا غذا را میل نکردهاند، پیش خود خیال کردم لابد چیزى در غذا دیده یا باب میلش نبوده که نخوردهاند. پرسیدم: غذا باب میل شما نبود؟! فرمود: غذا باب میل بود و هیچ مشکلى نداشت.گفتم:پس چرا تناول نفرمودید؟ گفت: از اول هم بناى خوردن نداشتم.
چند روزى بود این نَفْس، هواى چلوکباب کرده بود. مىخواستم او را ادب کنم و به او بفهمانم اگر بخواهم مىتوانم فراهم کنم، اما این کار را نمىکنم. خواستم غذا را جلوى چشم نفس قرار دهم، تا آن را ببیند و عطر آن را استشمام کند، وقتى به او ندادم، دیگر چنین هوسى نکند.
برای رسیدن به کمال و موفقیت در دنیا و آخرت باید اراده ای قوی داشته باشیم و با مقاومتها در برابر موانع و آسیبها سر خم نکنیم و سربلند و پیروز گردیم . انشاالله
نتیجه گناه
عن ابی عبدالله علیه السلام قال: کتب رجل الی الحسین علیه السلام عظنی بحرفین
فکتب الیه من حاول امراً بمعصیة الله تعالی کان افوت لما یرجو و اسرع لمجیء ما یحذر
امام صادق علیه السلام فرمود: شخصی به امام حسین علیه السلام نامه نوشت که با دو کلمه مرا پندی بده
آن حضرت به او نوشت کسی که از راه نافرمانی خدا در صدد چیزی برآید آنچه را امید دارد زودتر از دست می دهد و آنچه را بیم دارد زودتر سر می رسد.
منبع: بحارالانوار ج75ص126حدیث7
اذن نگاه
شیطان
انجام اذکار و نوافل و روزه در عموم خطرناک است و شیطان ، آدم را زمین میزند.
شیطان اول نمیگذارد کار انجام شود ، ولی اگر دید راسخی ، از روش دیگر زمین میزند.
او خیلی وارد است.
لذا باید خیلی خیلی مواظب بود و طوری عمل کرد که هیچ کس متوجه نشود ، حتی خودت هم متوجه نشوی
یک روز می افتد ؛ آن اتفاق خوب را می گویم …
یک روز می افتد؛ آن اتفاق خوب را می گویم …
من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛ هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه …
یادمان باشد اگر حال خوشی پیدا شد ، جز برای فرج یار دعایی نکنیم !
اللهم عجل لولیک الفرج
حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفید تر است.
امام صادق (ع)
حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفید تر است.
حجاب موجب امنیت روحی روانی و آرامش زن میشود.آرامش روح روان انسان از عوامل مهم سلامت بدن و طراوت پوست بدن میشود
شهید
به مادرقول داده بود حتما برمی گرده ،
وقتی مادر تن بی سر فرزندش را دید…
لبخند تلخی زد و گفت :
“پسرم سرش میرفت قولش نمیرفت.”
تولد و مرگ همزمان اما عمری متفاوت
راهب مسیحی از امام باقر ـ علیه السلام ـ پرسید: «آن كدام دو برادر بودند كه دو قلو به دنیا آمدند، و هر دو در یك ساعت مردند، ولی یكی از آنها صد و پنجاه سال عمر كرد، دیگری پنجاه سال؟»[1]
امام باقر ـ علیه السلام ـ پاسخ داد: «آنها عُزَیر و عَزْرَه بودند كه هر دو از یك مادر دو قلو به دنیا آمدند، در سی سالگی عُزَیر از آنها جدا شد، و صد سال به مردگان پیوست، و سپس زنده شد و نزد خاندانش آمد و بیست سال دیگر با برادرش زیست و سپس با هم مردند، در نتیجه عزیر پنجاه سال، و عزره صد و پنجاه سال عمر نمود.»[2]
آیا میدانید:
آیا میدانید:درطول24ساعت شبانه روز،هیچگاه صدای اذان از روی کره زمین قطع نمی شود!
صدای اذان درکره زمین درتمام شبانه روز قطع نمیشود و درهرمنطقه ای به پایان برسد بلافاصله درجای دیگری آغازمیشود.
گفتن اذان4دقیقه زمان لازم دارد و زمین دارای 360 خط فرضی ازقطب شمال به قطب جنوب است که معادل360درجه میباشد؛
هنگامی که برای مثال ظهرشرعی درخط 1 شروع میشود،4دقیقه طول میکشدتا ظهرشرعی درخط 2شروع شود،و این مدت معادل زمانیست که در خط یک اذان گفته میشود.
به این ترتیب360ضربدر4میشود 1440 دقیقه که معادل24 ساعت است
برگزاری ختم قرآن به مناسبت سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) در مدرسه علمیه حضرت زینب(س) سریش آباد
بدرقه کاروان زیارتی حرم امام خمینی(ره)
جشن میلاد حضرت ابوالفضل (علیه السلام) و بزرگداشت روز جانباز در حسینیه امام حسین(علیه السلام) با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای کریمی برگزار شد.
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س)، در روز میلاد حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) و به مناسب روز جانباز مراسمی در حسینیه امام حسین(علیه السلام) با همکاری واحد خواهران ستاد نماز جمعه سریش آباد، حوزه علمیه حضرت زینب(س) و بسیج خواهران برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای کریمی با بیان اینکه حضرت ابوالفضل(ع) نخستین فرزند از چنین بانوى با معرفت و حق شناسى بود تولد وى، خانه على(ع) و دل مولا را غرق نور و سرور ساخت وقتى که به دنیا آمد حضرت على(ع) در گوش او اذان و اقامه گفت نام خدا و رسول خدا را بر گوش وى خواند و نام او را عباس قرار داد.
وی بیان کرد: با آن که این نوزاد بسیار خوش منظر و زیبا بود به طورى که وى را قمر بنى هاشم نامیده اند و به ماه شب چهارده تشبیه نموده اند و حضرت وى را به نام عباس نام نهاد و آن به این علت بود که عباس هم به معناى شیر شرزه و خشمگین است و هم به معناى عبوس و چهره گرفته زیرا که ایشان نسبت به ظالمان چهره اى خشمگین داشتند.
بعد از سخنرانی مداح اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به مولودی خوانی پرداختند در پایان مراسم با دعای فرج به پایان رسید.
نشست اعتقادی با موضوع: اصالت با کدام است، نیت یا عمل؟
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س) نشست اعتقادی با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای عباسی از اساتید برجسته حوزه علمیه شهر همدان در این مدرسه مبارکه برگزار گردید.
حجت السلام والمسلمین جناب آقای عباسی در ابتدای بیاناتشان با استناد به این کلام حضرت امیرالمومنین علی(علیه السلام) که؛ «لا عمل لمن لا نیۀ له» بر این موضوع تاکید فرمودند که: در معارف دینی اسلام آنچه آموزش داده شده این است که عمل بدون نیت وجود ندارد، همچنین بیان داشتند که در آموزه های دین نیتی به نام حسن ظن(حسن نیت) وجود دارد و احادیثی در این رابطه از کلام ائمه معصومین(علیهم السلام) بیان شده از جمله«ان الله سبحانه یحب نیت النسان علی الله جمیل» و منظور از نیت جمیل همان حسن ظن و حسن نیت می باشد البته ایشان این مساله را با وضوح بیشتری تبیین فرمودند منظور این نیست که بدون علم و نا آگاهانه نسبت به همه چیز حسن ظن داشته باشیم بلکه باید نسبت به امور قبل از اظهار نظر آگاهی کسب گردد. همچنین در روایات وارده بیان شده که «ان الله یدخل بحسن نیۀ علی الجنۀ» یعنی خداوند دعوت فرموده به نیت های خوب که باعث سعادت می شوند.
وی با بیان اینکه اعمال انسان با نیات او سنجیده می شود به عبارتی کوچکترین عمل به اضافه نیت مساوی است با نتیجه و نتیجه هر چه شد همان محاسبه خداوند خواهد بود. به کلام امام علی(علیه السلام) اشاره فرمودند که: به اندازه نیات است که عطاها شامل حال انسانها می شوند.
اگر نیت خوب باشد عمل خوب در پی خواهد داشت«از کوزه همان تراود که در اوست» و خداوند متعال با اعمالی که ملازم با نیت هستند سرو کار دارد.
در ادامه فرمایشات به یک بحث روانشناسی اشاره فرمودند که امروزه بیش از 90/. بیماری ها بر اثر هنجارهای بی دینی است و علت این ناکامی های رفتاری این است که روح انسانها آرام نیست فلذا باید نیت و عمل را در کنار هم و متلازم پذیرفت مثلا پیامبران وظیفه داشتند با لسان و عمل مردم را به سعادت رهنمون نمایند و الا اگر تنها نیت بود و عمل و زبان در کار نبود کار به جایی نمی رسید و برعکس اگر مجرد عمل باشد و اما نیت خدا و رسیدن به کمال و سعادت نباشد باز هم کار ناقص می شود بنابراین عمل و نیت با هم نتیجه اش رسیدن به کمالی خواهد بود که هدف خالق یکتاست.
آیات ما نیات و اعمال را در کنار هم می خواهد بر خلاف برخی از نظریه هایی که تازه متولد شده اند از جمله پراگماتیسم که اعتقادشان عملگرایی است و معتقدند نیت هرچه باشد مهم نیست آنچه اصل است عمل است و دین نباید اعمال را بسنجد. چنانچه آیات قرآن کریم در رابطه با تلازم بین عمل و نیت می فرماید: «وقفوهم انهم مسولون» از چه سوال می کنند؟ از نیات و در آیه دیگری می فرماید«ان السمع و الابصار و الفواد کل اولئک هم المسولون» یعنی نیت برای ذهن و روح است و چشم و گوش با رفتار انسان مرتبط است.
در پایان طلاب محترمه سوالاتی از حجت السلام والمسلمین جناب آقای عباسی در رابطه با موضوع بحث پرسیدند که استاد، کامل و جامع به سوالات ایشان پاسخ فرمودند.
روز پاسدار مبارک باد.
همین نه من شدهام ریزهخوار خوان حسین
كه هست عالم ایجاد، میهمان حسین
ز آفتاب قیامت نباشدش باكی
كسی كه رفت دمی زیر سایبان حسین
ولادت امام حسین(علیه السلام) بر تمام مسلمین جهان مبارک باد.
فاطمه آورده فرزندی که در قدر و جلال
هم محمد هم امیرالمؤمنین هم مجتباست
چشم ثاراللهیان روشن به میلاد حسین
کام حزب اللهیان شیرین که این عید خداست
اعمال ماه شعبان
شعبان ماه بسیار شریفی است و به حضرت سید انبیاء(ص) منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه میگرفتند و به ماه رمضان وصل میکردند و میفرمودند شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب میشود.
در این ماه عزیز یکسری اعمالی از سوی معصومین(ع) و بزرگان دینی به ما رسیده که همگی برای رسیدن به مقام قرب الهی و عبادت و بندگی خداوند متعال است.
در ادامه به برخی از این اعمال اشاره میکنیم:
اعمال ماه شعبان
1- مناجات شعبانیه، مناجات معروفی است و اهلش به خاطر آن با ماه شعبان مانوس شده و به همین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند. سزاوار است که این مناجات در تمام ماه خوانده شود.
2- از اعمال مهم در این ماه، روزه است؛ به اندازهای که با حال انسان مناسب باشد. امام صادق (ع) فرمود: (کسی که روز اول ماه را روزه بگیرد، حتما وارد بهشت میشود و کسی که دو روز را روزه بگیرد، خداوند در هر شب و روزی (به چشم رحمت) به او مینگرد و در بهشت نیز به این نگاه ادامه میدهد؛ کسی که سه روز روزه بگیرد، با خداوند در عرش و بهشت او دیدار میکند.)
همچنین روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت میکنند. پس ملائکه عرض میکنند خداوندا بیامرز روزهداران این روز را و دعای ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوی آمده است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّتعالی 20 حاجت از حوائج دنیا و 20 حاجت از حاجتهای آخرت او را برآورد.
3-در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیهالسلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است:
اَللّهُمََّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبی بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنی مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ وَ اَحْیَیْتَنی تَحْتَ ظِلِّکَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذی کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فی صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فی لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فی اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلی مَحَلِّ حِمامِهِ. اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَی الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لی شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنی لَهُ مُتَّبِعاً حَتّی اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّی راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبی غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنی دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ.
4- هر روز 70 مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود و همچنین در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود.
5- از اعمال مهم این ماه، عمل کردن به روایت امیرالمؤمنین (ع) است که فرمودند:
در هر پنجشنبه از ماه شعبان، آسمانها زینت شده و آنگاه فرشتگان عرض میکنند: خدای ما! روزه داران شعبان را ببخش و بیامرز و دعایشان را اجابت فرما!
بنابراین کسی که دو رکعت نماز به جا آورد که در هر رکعت سوره فاتحه را یک بار و توحید را 100 بار بخواند و بعد از سلام دادن، 100 بار نیز صلوات بفرستد، خداوند تمام خواستههای دینی و دنیایی او را برآورده میفرماید و کسی که یک روز از آن را روزه بگیرد، خداوند بدن او را بر آتش حرام میکند.
6- هر روز 70 مرتبه ذکر « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَیُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضی روایات “الْحَیُّ الْقَیُّومُ” پیش از “الرَّحْمنُ الرَّحیمُ” است و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده میشود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز در این ماه 70 مرتبه استغفار کند مثل آن است که 70 هزار مرتبه در ماههای دیگر استغفار کند.
7-صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایی باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام میکند.
از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوی عرض کرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد کسی که یک روز از شعبان را روزه بگیرد؟
حضرت فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست.
عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار. هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان که یکی از شما شتر تازه متولد شدهای را تربیت میکند تا آن که در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتی که به اندازه کوه اُحُد شده باشد.
8-در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ » را که ثواب بسیار دارد؛ گفته شود. از جمله آن که عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.
ظهور در جمجمه هاست
ظهور در جمجمه هاست
نه در جمعه ها!
علامه حسن زاده آملی
یا صاحب الزمان(عج)
این جمعه ها که ختم به مختار میشود
بدجور دل ، طالب دیدار می شود
ای منتقم بیا که به عالم نشان دهیم
شیعه عزیز است و جز او خوار می شود . . .
حدیث روز
زاهد کیست؟
امام على (علیه السلام) :
اَلزّاهِدُ فِي الدُّنيا مَن لَم يَغلِبِ الحَرامُ صَبرَهُ ولَم يَشغَلِ الحَلالُ شُكرَهُ؛
زاهد در دنيا كسى است كه حرام بر صبرش غلبه نكند و حلال از شكرش باز ندارد
دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث: ح 815
انیشتین و راننده اش!
انیشتین و راننده اش!
انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند؟
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و …
او جای انیشتین سخنرانی کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت.
به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد!
داستانک
گنجشک و آتش
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و…
آن را روی آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!
مذمت چشم چرانی!
مذمت چشم چرانی!
خدای متعال مواهب ارزنده ای را برای همه ما انسانها قرار داده است. از جمله ی این مواهب، نعمتها و مواهب جسمی است.
برای شنیدن گوش،برای استشمام بینی،برای خوردن و چشیدن زبان،برای درک کردن و فهمیدن، قلب را و برای دیدن و نگریستن چشم ها را؛ کمترین انتظاری که خالق مهربان از بندگان خود دارد این است که از مواهب او در مسیر دشمنی با او استفاده نشود.
با گوش؛ آنچه را که او نمی پسندد نشنویم. با زبان آنچه که او راضی نیست را نچشیم و با چشمان با ارزشی که هدیه ی ویژه او برای عبرت گیری و تماشای عالم فرینش است حرامی را مرتکب نشویم.
اما انسانهای غافل، توجهی به این امر ندارند و علیرغم آنکه همه چیز را از جانب خدا می دانند و نسبت به استفاده صحیح از آنها واقف می باشند، در عین حال با نعمت های خدادادی نافرمانی و معصیت خدا را می کنند و به دست خود از آفریدگار بزرگ، فاصله می گیرند.
بحث این نوشتار عمدتاً پیرامون نعمت چشم است. نعمتی که می توان به وسیله آن جهان را به دقت مشاهده کرد و از آن عبرت گرفت و درسهای فراوان آموخت.
می توان با آن نگاه های محبت آمیز را به والدین و فرزندان نثار کرد و به این وسیله تقرب و نزدیکی به خدا یافت.
می توان با آن صفحات نورانی قرآن را مشاهده نمود و از این طریق در درک آیات الهی بهره برد.
اما چرا با این نعمت ارزشمند، گناه می کنیم و خدا را از خود ناراضی می نماییم؟
نگاه آلوده در بیان روایات و احادیث به طور بسیار جدی و صریح مورد نکوهش قرار گرفته است.
امام صادق علیه السلام بارها و بارها نگاه آلوده را به تیر مسموم شیطان تشبیه فرموده اند.
اساساً هر گناهی از جمله گناه چشم که آن را چشم چرانی می نامند، ابتدا با هدف تداوم و تکرار از آدمی سر نمی زند بلکه به عنوان اولین و آخرین بار تلقی می شود. اما با سماجت و حیله گری ابلیس، این گناه به شکل یک عادت زشت و ناپسند در می آید و صفحات طلایی و نورانی کتاب زندگی افراد را کدر می کند و او را از معنویت دور می نماید
حضرت می فرمایند:
“النَّظَرُ سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نَظرَة اَورَثَت حسرة طویلة “
نگاه آلوده؛ تیری است آلوده و زهرآگین که از چله کمان ابلیس رها شده و چه بسا نگاه هایی که حسرت و پشیمانی طولانی در پی داشته باشد.
اساساً هر گناهی از جمله گناه چشم که آن را چشم چرانی می نامند، ابتدا با هدف تداوم و تکرار از دمی سر نمی زند بلکه به عنوان اولین و آخرین بار تلقی می شود.
اما با سماجت و حیله گری ابلیس، این گناه به شکل یک عادت زشت و ناپسند در می آید و صفحات طلایی و نورانی کتاب زندگی افراد را کدر می کند و او را از معنویت دور می نماید.
برخی بر این باورند که می توان تا حدٌ اشباع به صحنه های نا پسند نگاه کرد چرا که فرد پس از حد اشباع به شکل طبیعی از آن فاصله می گیرد!!
غافل از اینکه اگر نفس امّاره، انسان را درگیر گناه آن هم این نوع از گناه کند، هرگز سیری نمی یابد و لحظه به لحظه بر عطش آن افزوده می شود.
اسلام اصل صیانت را برای سالکان وادی عبادت پیشنهاد می نماید. بدین معنا که خود را نگه داریم و دامانمان را آلوده ی به گناه نکنیم تا نخواهیم به رفع و دفع شرور شیطان فکر کنیم.
به تعبیری اسلام بیش از درمان به پیشگیری توصیه می کند.
اما آثار مخرب گناه چشم بسیار فراوان است.
اگر جوانی در تلفن همراه خود تصاویری که مورد رضای خدا نیست را ذخیره کرده، صرفاً به خاطر اینکه به نیازهای کاذب و لذّتهای زودگذر خود پاسخ مثبت دهد، باید شجاعانه آثار آن را محو کند و راه نفوذ شیطان را مسدود نماید
حضرت عیسی بن مریم (علیهماالسلام) می فرمایند:
“ایاکم و النظرة فَاِنَّها تَررَعُ فی قلب صاحبها الشهوة و کفی بها لصاحبها فتنة“ (المحاسن برقی ج1، ص110)
برحذر باشید از نگاه آلوده. پس همانا نگاه حرام در قلب انسانِ چشم چران، بذر شهوت می کارد و برای این که شخصی گرفتار در فتنه شود همین کافی است.
اگر کسی به فضایی برای ابتلا به این گناهِ شوم دسترسی دارد؛ باید از اساس آن فضا و شرایط را از بین ببرد.
اگر جوانی در تلفن همراه خود تصاویری که مورد رضای خدا نیست را ذخیره کرده، صرفاً به خاطر اینکه به نیازهای کاذب و لذّت های زودگذر خود پاسخ مثبت دهد، باید شجاعانه آثار آن را محو کند و راه نفوذ شیطان را مسدود نماید.
اگر به ماهواره و صفحات نامناسب اینترنت دسترسی دارد، بی ملاحظه و بدون درنگ باید از آن فاصله بگیرد و خود را از لوث گناه دور نگه دارد.
اگر در ارتباطات فامیلی و دوستانه و یا در فضای جامعه و روابط با نامحرمان است ،برای اسیر شدن در دام نگاه های بیمار، باید با قوت و شهامت بر روابط خود مدیریت کند و زمینه ی تسلط شیطان را بر خود و روابط فی ما بین خود و دیگران غیر ممکن سازد.
پیامبر گرامی اسلام می فرمایند:
“… فَمَن تَرکَهاًَ حوفاً من الله اعطاهُ الله ایماناً یَجِدُ حلاوَتََهُ فی قلبه“
هر کس از بیم خدا نگاه خود را از حرام نگه دارد، خدای متعال هم به او ایمانی خواهد داد که شیرینی آن را در قلب خود خواهد چشید.
علیرضا مهدوی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد
ماه فرو ماند از جمال محمّد
سرو نباشد به اعتدال محمّد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمّد
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد
آن کـِه عالم همه در دست توانايش بود،
مرکز دايره غم دل دانايش بود،
هفتمين حجت معصوم ز ظلم هارون
چارده سال به زندان ستم جايش بود،
دل “موساي کَـليم” از غم اين موسي سوخت،
که به زندان بلا طور تجلايش بود…
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد
3 خرداد، سالروز فتح خرمشهر گرامی باد
فتح خرمشهر ، فتح خاک نيست ، فتح ارزشهای اسلامی است . خرمشهر شهر لاله های خونين است. خرمشهر را خدا آزاد کرد. (امام خمينی)
عطر انتظار
گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگويمت هنوز هم به آن صداى آشنا اميد بسته ام.
اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمين! دل جدا ز ياد تو آشيانه اى خراب وبى صفاست ياد سبز وروح بخش تو ياد لطف بى نهايت خداست کوچه باغ سينه ام اى گل محمدى به عطر نامت آشناست آنکه در پى تو نيست کيست؟ آنکه بى بهانه تو زنده است در کجاست؟
اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تو بوى مرگ مى دهد بوى خستگى فسردگى کوچه ها در انتظار يک نسيم روح بخش يک پيام آشنا ودلنواز سينه را گشوده اند. کوچه هاى ما هميشه عاشق تو بوده اند.
اى کبوتر دلم هوايى محبتت! سينه ام آشناى نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سينه ام ناله هاى مرغ خسته اى به گوش مى رسد. بالهاى زخمى ام نيازمند مرهم است.
صبحگاه جمعه ها آفتاب ياد تو ز (ندبه)هاى ما طلوع مى کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتياق ونغمه اميد با دلى سفيد خواب رفته است روز را به شوق ديدنت شروع مى کند اى تو معنى اميد وآرزو! اى براى انتظار عاشقانه آبرو! عشقهاى پاک در ميان خنده ها وگريه هاى عاشقان پيش عصمت الهى ات خضوع مى کند.
اى بهانه اى براى زيستن! اشتياق همچو سبزه بهاره هر طرف دميده است. جمکران جلوه اى از انتظار وشوق ماست اى بهار جاودان اى بهار آفرين ما در انتظار مقدم توييم اى اميد آخرين!
اى عزيز دل پناه شيعيان اى فروغ جاودان! سايه بلند نام وياد تو از سر وسراى عاشقان بيقرار کم مباد قامت بلند شوق جز بر آستان پرشکوه انتظار خم مباد.
ابلاغ سیاستهای کلی جمعیّت (1393/02/30)
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سیاست های کلی «جمعیّت» را که براساس بند یک اصل 110 قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند.
متن ابلاغیه رهبر انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
با عنايت به اهميّت مقوله جمعيّت در اقتدار ملّي؛ و با توجه به پويندگي، بالندگي و جواني جمعيّت كنوني كشور به عنوان يك فرصت و امتياز؛ و در جهت جبران كاهش نرخ رشد جمعيّت و نرخ باروري در سالهاي گذشته، سياستهاي كلي جمعيّت ابلاغ ميگردد. با در نظر داشتن نقش ايجابي عامل جمعيّت در پيشرفت كشور، لازم است برنامهريزيهاي جامع براي رشد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور متناسب با سياستهاي جمعيّتي انجام گيرد. همچنين ضروري است با هماهنگي و تقسيم كار بين اركان نظام و دستگاههاي ذيربط در اين زمينه، اقدامات لازم با دقّت، سرعت و قوّت صورت گيرد و نتايج رصد مستمر اجراي سياستها گزارش شود.
سيّدعلي خامنهاي
30/اردیبهشت/1393
بسماللهالرّحمنالرّحيم
«سياستهاي كلي جمعيّت»
1- ارتقاء پويايي، بالندگي و جواني جمعيّت با افزايش نرخ باروري به بيش از سطح جانشيني.
2- رفع موان ع ازدواج، تسهيل و ترويج تشكيل خانواده و افزايش فرزند، كاهش سن ازدواج و حمايت از زوجهاي جوان و توانمندسازي آنان در تأمين هزينههاي زندگي و تربيت نسل صالح و كارآمد.
3- اختصاص تسهيلات مناسب براي مادران بويژه در دوره بارداري و شيردهي و پوشش بيمهاي هزينههاي زايمان و درمان ناباروري مردان و زنان و تقويت نهادها و مؤسسات حمايتي ذيربط.
4- تحكيم بنيان و پايداري خانواده با اصلاح و تكميل آموزشهاي عمومي در باره اصالت كانون خانواده و فرزند پروري و با تأكيد بر آموزش مهارتهاي زندگي و ارتباطي و ارائه خدمات مشاورهاي بر مبناي فرهنگ و ارزشهاي اسلا مي- ايراني و توسعه و تقويت نظام تأمين اجتماعي، خدمات بهداشتي و درماني و مراقبتهاي پزشكي در جهت سلامت باروري و فرزندآوري.
5- ترويج و نهادينهسازي سبك زندگي اسلامي- ايراني و مقابله با ابعاد نامطلوب سبك زندگي غربي.
6- ارتقاء اميد به زندگي، تأمين سلامت و تغذيه سالم جمعيّت و پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي، بويژه اعتياد، سوانح، آلودگيهاي زيست محيطي و بيماريها.
7- فرهنگ سازي براي احترام و تكريم سالمندان و ايجاد شرايط لازم براي تأمين سلامت و نگهداري آنان در خانواده و پيشبيني ساز و كار لازم براي بهرهمندي از تجارب و توانمنديهاي سالمندان در عرصههاي مناسب.
8- توانمندسازي جمعيّت در سن كار با فرهنگ سازي و اصلاح، تقويت و سازگار كردن نظامات تربيتي و آموزشهاي عمومي، كارآفريني، فني ـ حرفهاي و تخصصي با نيازهاي جامعه و استعدادها و علايق آنان در جهت ايجاد اشتغال مؤثر و مولّد.
9- باز توزيع فضايي و جغرافيايي جمعيّت، متناسب با ظرفيت زيستي با تأكيد بر تأمين آب با هدف توزيع متعادل و كاهش فشار جمعيّتي.
10- حفظ و جذب جمعيّت در روستاها و مناطق مرزي و كم تراكم و ايجاد مراكز جديد جمعيّتي بويژه در جزاير و سواحل خليج فارس و درياي عمان از طريق توسعه شبكههاي زيربنايي، حمايت و تشويق سرمايهگذاري و ايجاد فضاي كسب و كار با درآمد كافي.
11- مديريت مهاجرت به داخل و خارج هماهنگ با سياستهاي كلي جمعيّت با تدوين و اجراي ساز و كارهاي مناسب.
12- تشويق ايرانيان خارج از كشور براي حضور و سرمايه گذاري، و بهرهگيري از ظرفيتها و تواناييهاي آنان.
13- تقويت مؤلفههاي هويتبخش ملي (ايراني، اسلامي، انقلابي) و ارتقاء وفاق و همگرايي اجتماعي در پهنه سرزميني بويژه در ميان مرزنشينان ؛ و ايرانيان خارج از كشور.
14- رصد مستمر سياستهاي جمعيّتي در ابعاد كمّي و كيفي با ايجاد ساز و كار مناسب و تدوين شاخصهاي بومي توسعه انساني و انجام پژوهشهاي جمعيّتي و توسعه انساني.
برگزاری مراسم آئین معنوی اعتكاف با حضور طلاب مدرسه حضرت زینب(س)در مسجد جامع شهر سریش آباد
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س)شهر سریش آباد، سر کار خانم ملاولی مدیر این مدرسه مبارکه با اشاره به برگزاري برنامه اعتکاف اظهار كرد بیش از 1۰۰ نفر از خواهران سطح شهر در این آئین معنوی شرکت کردند که در بین شرکت کنندگان تعداد قابل توجهی از طلاب خواهر و دانشجویان و دانش آموزان حضور داشتند. به گفته وی، از جمله برنامه های این همایش معنوی سه روزه، سخنرانی های تخصصی و ختم گروهی قرآن و صلوات، مدیحه سرایی ولادت امیرالمومنین(ع)، مرثیه سرایی وفات حضرت زینب(س) و قرائت گروهی ادعیه و مناجات است.
ایشان اظهار داشتند این برنامه فرهنگی با استقبال از معتکفین در شب میلاد حضرت امیرالمومنین(ع) آغاز و با اعمال ام داوود و مراسم وداع اعتکاف و در آخر با دادن هدایا به معتکفین به پایان رسید.
سر کار خانم ملاولی در پایان عنوان کرد: اعتکاف فرصت چند روزه خودسازی و تکامل روحی است آئین با شکوه اعتکاف، تجدید حیات روح انسان است، فضای معطر و الهی مسجد این عبادتگاه و جایگاه پیامبران و اولیاء الهی میعادگاهی می شود برای ذهن های پاک انسانی تا باورهای دینی، عقیدتی و مبنایی خود را تقویت کنند و برای ایام و روزهای آینده جامعه خود دستاوردهای پویا داشته باشند.
فشار قبر چیست؟
از هولناکترین عذابهای قبر که میت در شب اول قبر به آن مبتلا می شود، فشار قبر است که مومن و کافر، کوچک و بزرگ، باید حد طبیعی و ناگزیر آن را تحمل کنند اما این فشار تحت اعمال انسان و پرونده ای که با اوست بسیار متغیر است. ابو بصیر میگوید: به امام جعفر صادق(علیهالسلام) گفتم: آیا احدى هست كه از فشار قبر نجات پیدا كند؟ فرمود: پناه بخدا مىبریم از فشار قبر. چقدر قلیل و اندك هستند آن افرادى كه از فشار قبر نجات پیدا کنند. (بحارالانوار، ج6،ص260)
البته فشار قبر مربوط به مدفونین در زمین نیست بلکه شامل هر میتی خواهد شد از امام صادق علیهالسّلام پرسیدند: آیا عذاب و فشار قبر به فرد بدار آویخته میرسد؟ آن حضرت فرمود: همانا پروردگار زمین، خود پروردگار هوا نیز هست. یا آن خدایى كه زمین به فرمان اوست، هوا نیز به فرمان اوست، پس خداوند عزّ و جلّ به هوا وحى میفرماید و هوا او را فشارى میدهد سختتر و شدیدتر از قبر. (من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفارى، ج 1، ص279)
میلاد امام جواد (ع) مبارک باد.
آسمان معرفت، گنج سخا، دریای جود
شهر فضل و دانش و بخشش بیاید در وجود
در شب میلاد مسعود شه خوبان جواد
حق به روی عالم و آدم در رحمت گشود
میلاد امام جواد (ع) مبارک باد.
جلسه کادر حوزه علمیه حضرت زینب(س) با حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای بیابانی امام جمعه محترم شهر سریش آباد، آقای زارعی رئیس آموزش و پرورش و مدیران مدارس دخترانه سطح شهر
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س) شهر سریش آباد جلسه کادر حوزه علمیه حضرت زینب(س) با حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای بیابانی امام جمعه محترم شهر سریش آباد، آقای زارعی رئیس آموزش و پرورش و مدیران مدارس دخترانه سطح شهر در این مدرسه مبارکه برگزارگردید.
در ابتدای جلسه حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای بیابانی رئیس هیات امنای حوزه با تبریک روز زن و میلاد امام خمینی(ره) به نقش حوزه و آموزش و پرورش در نهادینه کردن فرهنگ و تربیت پرداختند و از هر دو نهاد خواستند نهایت همکاری را در این راستا با هم داشته باشند سپس سر کار خانم ملاولی مدیر محترم این مدرسه مبارکه به تبیین ابعاد تحصیل در حوزه و نقش حوزه در تربیت قشر نوجوان - جوان پرداختند و با تشریح وظایف گرو ههای تبلیغی 3 نفره از مدیران خواستند نهایت همکاری را در رابطه با این گروهها داشته باشند ضمناً سر کار خانم ملاولی پیشنهاداتی در راستای همکاری حوزه و مدارس ارائه دادند که از جمله آنها باز دید دانش آموزان از حوزه علمیه در هفته مشاغل، شرکت دانش آموزان در مراسمات دینی و برگزاری کارگاه آموزش تربیت دینی برای والدین دانش آموزان در مدارس …بود.
در پایان آقای زارعی رئیس آموزش و پرورش به بیان سخنرانی پرداختند و فرمودند که تهاجم شدید است و موج منفی علیه حوزه زیاد است و باید ما وظیفه خود را در این زمینه انجام دهیم در ادامه از مدیران محترم مدارس در خواست داشتند که تمام تلاش و همکاری را با حوزه علمیه داشته باشند تا دانش آموزان توجیه دینی شوند.
ایشان در پایان سخنانشان آمادگی این نهاد را جهت همکاری تمام و کمال با حوزه اعلام نمودند.
مراسم جشن تکلیف ویژه مدرسه ابتدایی دخترانه سمیه شهر سریش آباد
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س) سریش آباد در آستانه ورود دانشآموزان پایه سوم به سن تکلیف مراسم ویژه جشن تکلیف دانش آموزان مدرسه ابتدایی دخترانه سمیه برگزار شد. در این مراسم دانشآموزان پایه سوم ابتدایی مدرسه سمیه و خانواده های ایشان و همچنین کادر مدارس حضور داشتند.
سخنران این برنامه سرکار خانم دادفر مبلغ اعزامی حوزه حضرت زینب(س) بود که در رابطه با تکلیف دینی دختران به ایراد سخنرانی پرداختند.
ایشان افزودند که خداوند متعال، براى آنكه ما به سعادت برسيم و راه صحيح زندگى را بشناسيم، هم در وجود ما عقل قرار داده است و هم توسّط پيامبران دين فرستاده است تا با عمل به راهنماييهاى عقل و دين، انسانهايى كامل و سعادتمند شويم. اين را هم بايد بدانيم كه آنچه را خداوند بر ما واجب ساخته و از ما خواسته است كه عمل كنيم، كارهاى نيك و سودمند و مفيد براى ما و جامعه است و آنچه را كه حرام دانسته و از آن نهى فرموده است، كارهاى ناشايست و زيان آور است كه براى جسم و روح ما ضرر دارد.
از اين جهت، كسى به سعادت مى رسد كه در اجراى فرمان خدا كوشا باشد و دقيقاً دستورهاى دينى را كه دستور خداوند است، انجام دهد.
بازدید مدارس از حوزه علمیه به مناسبت هفته مشاغل
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س) شهر سریش آباد به مناسبت هفته مشاغل مدارس دخترانه از این مدرسه مبارکه باز دید کردند.
در این بازدید سر کار خانم ملاولی مدیر محترم این مدرسه مبارکه ضمن خوش آمد گویی به دانش آموزان در باره شرایط تحصیل در حوزه، عرصه های اشتغال طلاب در جامعه و امکان ارتقاء تحصیل از طریق حوزه سخن گفتن ایشان در پایان سخنانشان به نکات اخلاقی در رابطه با هدفمند بودن در زندگی اشاره کردند و فرمودند: یکی از اسرار بسیار مهم در زندگی هدفمند بودن و داشتن هدف در زندگیمان است.حالا این اهداف بسته به عوامل گوناگون در زندگی ممکن است با همدیگر خیلی فرق داشته باشند
هدف مند بودن در زندگی ما را از یاس و نومیدی دور نگه میدارد و به ما نیروی تازه ای جهت تلاش و پشتکار تزریق می نماید. و همچنین نمی گذارد در زندگی وقت ما بیش از حد بیهوده تلف شود.
میلاد حضرت بتول و هدیه آسمانی خدا به رسول، بانوی ملکوت و جبروت، حضرت صدیقه طاهره (س) گرامی باد.
سرای احمد امشب رشک طور است
زمین و آسمان غرق سرور است
نهد پا در جهان دخت محمد(ص)
به راهش از جهان گلریز حور است
برگزاری نشست اخلاقی در مدرسه حضرت زینب(س) سریش آباد با موضوع رفتار و شئونات طلبگی
برگزاری نشست اخلاقی در مدرسه حضرت زینب(س) سریش آباد با موضوع رفتار و شئونات طلبگی
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س) سریش آباد نشست اخلاقی با موضوع رفتار و شئونات طلبگی با حضور حجت الاسلام والمسلمین یوسفی از مسئولین جمعیت تعاون اسلامی برگزار گردید.
در این نشست حجت الاسلام والمسلمین یوسفی با تمسک به حدیث قدسی مبنی بر اعمال و رفتار مومنان، به شئونات طلبگی اشاره نموده وخاطر نشان کرد: طلاب طبق حدیث قدسی باید از تمامی اعمال خود مراقبت و محاسبه داشته باشند و در ادامه افزود: اگر می خواهید سعادتمند شوید باید دائماً از اعمال خویش محافظت کنید که مبادا به سمت گناه کشیده شوید.
حجت الاسلام والمسلمین یوسفی در ادامه افزود:شرایط تحصیل در حوزه های علمیه همیشه برای انسان آماده نیست و امروز این برای شما یک فرصت است .
وی ادامه افزود: دینی که ما دنبال آن هستیم و برای آموزش آن در این مکان حضور داریم اگر در یک قلب پاک و دل مؤمن قرار گیرد نتیجه بخش است ؛ پس کوشش کنیم قلبمان را از آلودگی ها و انحرافات پاک کنیم.
حجت الاسلام والمسلمین یوسفی بهترین راه برای پاک کردن قلب وروح را قرآن ودعا معرفی کرد و اظهار داشت: کوشش کنیم یک یا چند دعا حتی مختصر ولی با توجه در روز بخوانیم
برگزاری ختم قرآن به مناسبت وفات حضرت ام البنین(س) در مدرسه علمیه حضرت زینب(س) سریش آباد
برگزاری ختم قرآن به مناسبت وفات حضرت ام البنین(س) در مدرسه علمیه حضرت زینب(س) سریش آباد
بهار فاطمی
و باز هم سالی بر ما گذشت و بر زمین گردشی و برگ دیگری از دفتر زمان ورق خورد
اما بهار طبیعت قرین شده با پرپر شدن گل سر سبد عالم و بهانه خلقت هستی، بی بی دو عالم
حضرت زهرا (س)
بهاری که با نام و یاد فاطمه شروع می شود قطعا سال خوبی خواهد بود
چرا که سالی که نکوست از بهارش پیداست
انشاالله سال93 سال پربرکتی برای تمام هموطنان عزیز باشد.
جاذبه خدا ...
جـاذبـه ی سـیـب ، آدم را بـه زمـیـن زد…
جـاذبـه ی زمـیـن، سـیـب را…
فـرقـی نـمـیـکـنـد؛
سـقـوط!
سـرنـوشـتِ دل دادن بـه هـر جـاذبـه ای غـیـر از خـداسـت…
بـه جـاذبـه ای مـی انـدیـشـم کـه پـروازم مـیـدهـد:
خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا…
زیباترین بهار...
گاهی حکایت های ناب روزگار
صف می شوند پشت هم :
چهار شنبه ، روز مـــــادر
پنج شنبه ، روز معــــــلم
و تو تنها حسن ختام این حکایت های نابی
زیبـــــا نیست؟:
جمعه ، روز عشـــــق…
اگر بدانی روزها چقدر دویده اند به عشــــق تو
هجری و شمسی را…
آری
این روزها تقویم هم منتظر توست زیبا ترین بهار…
اللهم عجل لولیک الفرج
نماز ...
فکرم همهجا هست، ولی پیشِ خدا نیست
سجادۀ زَردوز که محرابِ دعا نیست
گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟
اندیشه سَیّالِ من ـ ای دوست ـ کجا نیست؟!
برگرفته از وبلاگ : عطر نماز
نماز اول وقت
جوانے نزد شیخ حسنعلے نخودکی آمد و گفت:
سـه قفل در زندگی ام وجود دارد و سـه کلید از شما مےخواهم.
قفل اول اینست کــه دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
قفل دوم اینکــه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
قفل سوم اینکـه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ فرمود :
براے قفل اول نمازت را اول وقت بخوان.
براے قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.
براے قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض کرد: سـه قفل با یک کلید ؟!
شیخ فرمود : نماز اول وقت « شاه کلید » است !
کسی که در برابر خداوند زانو می زند
می تواند در برابر هر کسی ایستادگی کند . . .
زندگی بدون «انتظار» بیهوده است
زندگى بدون «انتظار» بيهوده است
سر راهت در انتظارم ….. برده هجرت صبر و قرارم ……
جز ظهورت اي گل زهرا ….. به خدا حاجتي ندارم….
کجايى اى هميشه پيدا از پس ابرهاى غيبت؟
نماز شب
امشب آن نيست كه در خواب رود چشم نديم-خواب در روضه رضوان نكنند اهل نعيم
در ميان نوافل-نمازهاي مستحبي-، «نماز شب» جايگاه خاصى دارد و تاكيد فراوانى كه در آيات قرآن و احاديث درباره آن است، به مراتب بيش از نمازهاى ديگر مستحب است. به همين جهت، اولياء خدا بر آن مداومت و مواظبت داشتند و به تهجد و عبادت نيمه شب مىپرداختند. تا آنجا كه نماز شب را خداوند، بر بنده محبوبش حضرت محمد -صل الله عليه وآله و سلم- واجب نموده بود:
«و من الليل فتهجد به نافلة لك؛ بخشى از شب را بعنوان نافله به تهجد بپرداز و سحر خيزى كن».
قرآن، در توصيف كسانى كه نيايشگران شب و اهل نماز شباند، چنين ميفرمايد: «و المستغفرين بالاسحار؛ استغفار كنندگان در سحرها».
«كانوا قليلا من الليل ما يهجعون؛ مردان خدا، مقدار كمى از شب را ميخوابيدند».
گر به روى تو حريم خويش را در بسته اند-سر به سنگ آستان زن ، لعل ناب آيد برون
مرحوم ملكى تبريزي -رحمه الله عليه- مى فرمايد: استادم [ملا حسينقلى همدانى ] به من فرمود: ((فقط متهجّدين هستند كه به مقاماتى نائل مى گردند و غير آنان به هيچ جايى نخواهند رسيد)).
علاّمه طباطبائى -رحمه الله عليه- مى فرمايد: چون به نجف اشرف براى تحصيل مشرّف شدم ، از نقطه نظر قرابت و خويشاوندى و رحميّت گاهگاهى به محضر مرحوم قاضى شرفياب مى شدم ، تا يك روز درِ مدرسه اى ايستاده بودم كه مرحوم قاضى از آنجا عبور مى كردند، چون به من رسيدند دستِ خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: ((اى فرزند! دنيا مى خواهى نماز شب بخوان و آخرت مى خواهى نماز شب بخوان )).
اين سخن آنقدر در من اثر كرد كه از آن زمان به بعد تا زمانى كه به ايران مراجعت كردم ، پنج سال تمام ، در محضر قاضى روز و شب به سر مى بردم و آنى از ادراك فيض ايشان دريغ نمى كردم و از آن وقتى كه به وطن بازگشتم تا وقت رحلت استاد، پيوسته روابط ما برقرار بود و مرحوم قاضى طبق روابط استاد و شاگردى ، دستوراتى مى دادند و مكاتبات از طرفين برقرار بود.
علاّمه-رحمه الله عليه- مى فرمودند: ((ما هر چه داريم از مرحوم قاضى داريم .))
در حديثى از امام صادق -عليه السلام- چنين مى خوانيم : ((أَبْغَضُ الْخَلْقِ إ لى اللّه جِيْفَةٌ بِاللَّيلِ، بطالٌ بِالنَّهار؛ مبغوض ترين و ناپسندترين مردم نزد خداوند، كسى است كه [شب را سراسر به خواب و] بسان مردارى گنديده و در روز بيكار و تنبل باشد.))
نيشابورى مى گويد: به امام صادق -عليه السلام- عرض كردم : مردم از پيامبر -صلى الله عليه و آله- نقل مى كنند در شب ساعتى است كه هيچ بنده مؤمنى در آن دعايى نمى كند، مگر اينكه دعايش مستجاب شود.فرمود: بلى .عرض كردم : فدايت شوم آن چه زمانى است ؟فرمود: بين نصف شب تا ثلث باقيمانده از آن .گفتم : آيا آن شب معينى است از شبها يا هر شب است ؟فرمود: هر شب است
نماز شب و حل مشکلات
رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: اى مردم ! هيچ كس از شما نيست ، مگر اينكه مشكلات همچون كمربندى او را محاصره كرده است . پس زمانى كه دو سوّم از شب گذشت (و يك سوّم آن باقى ماند) ملكى بر او وارد مى شود و به او مى گويد: برخيز! و ذكر خداوند بگوى كه صبح نزديك است . اگر او حركت كرد و ذكر خداوند گفت ، يك گره از گرفتارى هايش گشوده خواهد شد و اگر او برخاست و وضو گرفت و به نماز ايستاد، تمامى گره هاى گرفتارى از او گشوده مى شود و صبحگاهان شادمان و با روشنى چشم از خواب بر مى خيزد.
خفتگان را خبر از زمزمه مرغ سحر- حيوان را خبر از عالم انسانى نيست
دوش مرغى به صبح مى ناليد-عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
يكى از دوستان مخلص را- مگر آواز من رسيد بگوش
گفت باور نداشتم كه تو را-بانك مرغى چنين كند مدهوش
گفتم اين شرط آدميّت نيست- مرغ تسبيح گوى و من خاموش
دهه فجر گرامی باد
انقلاب اصيل ماجلوه اي از نهضت پر عظمت حضرت رسول ا… (ص ) است . امام خميني(ره)
آمدی فجرآزادی! که با آمدن تو، امام آمد، امامی که بر سربیدادگران خروش کلیم داشت و برجان امت دم مسیح
کلامش بوی وحی داشت و طعم شیرین آوای انبیا
همه برای امام بودند و امام برای همه و امت همراه امام برای خدا
پیروزی عظیم ملت ایران در شکست حکومت شاهنشاهی و تشکیل حکومت اسلامی بر همه مبارکباد
من پاكم؟!....
ما امروز آنچه را که بخواهیم می پوشیم، حتی اگر نداشته باشیم، به زور اقساط و قرض و تیغ زدن و با یک عمر وقت گرفتن و دوختن و …و نشان دادن.همه ی زندگی مان شده است بازی کردن و تماشاچی جمع کردن.اما چطور می توانیم هرچه داریم بپوشیم درحالیکه دلهایی را به مرگ می رساند و می پوساند…! آیا این چنین لباس پوشیدن ما دلها را از خدا جدا نمیکند؟
انسانی که جهت پیدا کرده، باید لباس پوشیدنش، رفت و آمدهایش در جهت باشد. نه بت باشد، نه بت پرست. حجاب یک حکم از دستورات اسلام است، که زمینه ای می خواهد که جهان بینی است و ریشه ای، که عشق به حق است. کسی که عاشق حق شد، عاشق خلق می شود. و وقتی انسان عاشق خلق شد نمی تواند راهزن خلق گردد. ما دوست داریم که خود را به بزرگی نشان دهیم، ولی وقتی روحی به علو رسید جز حق کسی را ملاک نمی گیرد. خلقی که بی ملاک است، تعریف هایش هم بدون درنظر گرفتن ملاک می باشد. و بنابراین بی ارزش.
متقین می ترسند. این روحهای راه رفته می توانند و می دانند که در این هستی چگونه راه بروند و چطور نگاه کنند. آن تیزی نگاه باید بسته شود. نگاه ها کنترل می شود، دامن ها از آلودگی حفظ می شود، زینتها آشکار نمی شود، حرفها نرم و پرناز نمی شود، لباسها محفوظ می شود، و حرکتها و راه رفتن ها کنترل می شود. این انسان حسابگر است، با فکر و سنجش حرکت می کند. و با این سنجش و فکر نه تنها از نشاط زندگی عقب نیفتاده که به نشاط رسیده.
مسئله این نیست که من پاکم، مسئله این است که دیگران نباید آلوده شوند، و نباید دلهاشان اسیر من باشد و نباید من سنگ راهشان و بت بزرگشان باشم.مسئله این است که اگر کسی با عمل من گندید ناچار گند او به من هم سرایت میکند.
آغاز امامت امام زمان (ع)
آغاز امامت امام زمان (ع)، روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 265 ه. ق است ؛ يعني روز شهادت امام يازدهم (ع) آغاز امامت امام زمان (ع) است.
جالب است بدانيم که ولادت امام زمان در روز جمعه بوده و اولين روز امامتش روز جمعه و نيز بنا بر نقلي که از نظر شيعه ، بسيار مشهور است ، ظهور امام هم روز جمعه است و همچنين يکي از اسامي آن حضرت نيز جمعه است .
يکي از افراد مورد وثوق و اعتماد ائمه معصومين و خاصه امام عسکري و امام زمان (عليهما الاسلام) فردي به نام ابوسهل بود . ابوسهل اسماعيل بن علي نوبختي مي گويد : پس از آن که معتمد ، امام عسکري (ع) را به زهر مسموم کرد ، من به خدمت امام عسکري شرفياب شدم ، لحظه اي بود که فرزند امام عسکري (ع) هم بر پدر وارد شده بود . امام حالش منقلب بود و شديدا ضعيف شده بودند به گونه اي که وقتي ظرف آب را براي نوشيدن به امام عسکري (ع) دادند ، قدرت نگهداري ظرف آب را نداشت و مي لرزيد و دندانهاي امام عسکري که به کاسه نزديک شده بود مي خورد و من صدايش را مي شنيدم . در اين لحظه وقتي که امام زمان (ع) وارد شد ، به محض اين که چشم امام عسکري به امام زمان افتاد ، بسيار خوشحال شد اما لحظه اي گريست و بعد او را به عنوان آخرين وصي رسول الله و آخرين امام مؤمنين و به عنوان حجت بر حق خدا معرفي کرد و وصيت و سفارش خود را به امام زمان نمود . در اين لحظه گويي احساس شد لحظه آغاز قبول مسؤوليت امامت امام زمان بود . بعد امام عسکري رو به امام زمان کرد و فرمود :« يا سيد أهل بيته ! اسقني بالماء فإني ذاهب إلي ربي ؛ (1) اي بزرگ خاندان خودت ! آبي به من بنوشان ؛ زيرا من به زودي به سوي پروردگارم خواهم شتافت ».
امام زمان (ع) هم آب را به دست پدرش داد و بعد به پدرش کمک کردند تا او وضو بسازد . صحبت هايي هم بين امام عسکري و امام زمان (عليهما الاسلام) صورت گرفت آن گاه امام عسکري (ع) به درجه رفيع شهادت نايل گشتند .
البته اين مسائلي بود که درباره ي امام زمان و آغاز امامتشان است ، ولي چيزي که بايد به عنوان حجت براي مردم باشد اين است که براي اثبات حجت بودن امام زمان و امامت ايشان طبيعي است که شيعيان او هم دلايل قانع کننده اي که باعث اطمينان خاطر بشود نياز دارند .
ابوالاديان يکي از خدمتگزاران و يکي از دوستان نزديک امام عسکري (ع) بود . ابن بابويه (ع) به نقل از ابوالاديان مي گويد : امام عسکري (ع) به من مأموريتي داد که به مدائن بروم و نامه هايي را به آنجا برسانم . امام عسکري (ع) به من فرمود : ابوالاديان ! وقتي بعد از پانزده روز از مدائن برگشتي ، شهر سامرا را پر از شيون و غوغا خواهي يافت ، زيرا که من به شهادت خواهم رسيد . من نگران شدم و از امام راجع به جانشين شان پرسيدم : وقتي شما به شهادت رسيديد ، چه کسي بايد امامت امت را به عهده بگيرد ؟ امام عسکري در جواب به من سه نشانه داد ؛ نشانه اول : آن کسي که بر بدن من نماز بگزارد . دوم : آن کسي که جواب نامه ها را از تو طلب کند و نشانه ي سوم : کسي که بگويد در هميان و کيسه ها چه چيزي وجود دارد . حيا مانع شد که راجع به کيسه از آقا بپرسم ، نپرسيدم و با نگراني سفرم را آغاز کردم و به مدائن رفتم . مأموريت را انجام دادم و وقتي برگشتم همان گونه که امام عسکري گفته بود ، ايشان به شهادت رسيدند . آن گاه چيزي که براي من مهم بود اين بود که بدانم چه کسي جانشين امام يازدهم و به عنوان امام دوازدهم و حجت بر حق خداست . وارد بيت امام عسگري شدم ،ديدم برادرش جعفر بر جايگاهي نشسته است و همه ي واردين به اوتسليت مي گويند . گويي اين گونه وانمود مي شود که او به عنوان جانشين امام عسکري است ، در حالي که من او را مي شناختم و مي دانستم انساني است بد سابقه و بد عمل که مرتکب محرمات مي شد . مطمئن بودم که او لياقت امامت را ندارد اما الان در چنين جايگاهي قرار گرفته ؛ چرا که دستگاه بني عباس تلاش مي کرد او را به عنوان جانشين امام عسکري به مردم معرفي کند . در همين حال خبر آوردند که او بيايد و بر پيکر امام عسکري (ع) نماز بگزارد .
او از جاي خود حرکت کرده ، به سمت پيکر مطهر امام عسکري رفت تا نماز بگزارد ، ديدم نوجواني با جميع شيوه ها و شمايل زيبايي که دلربا بود آمد و دامن عمويش را گرفت و گفت : اي عمو ! کنار برو که من بر نماز گزاردن بر پيکر بابايم شايسته ترم .
او را کنار زد و بر پيکر امام عسکري نماز گزارد . با اين صحنه مطمئن شدم که يکي از نشانه هايي که امام عسکري داده بود تحقق يافت و اين شخص بر بدن امام عسکري نماز گزارد . منتظر بودم که نشانه هاي ديگر هم تحقق پيدا کند . در اين حالت بود که وقتي نماز تمام شد به من اشاره کرد که جواب نامه ها را بده . اين هم نشانه دوم ؛ چون نامه اي که امام عسکري به من سپرده بود و آن را به مدائن بردم ، به دوستاني که بايد مي دادم سپردم و جواب نامه هاي آن ها را به همراه بيت المال و سهم امامي که داده بودند با خودم آورده و منتقل کرده بودم . منتظر بودم نشانه ي سوم هم تحقق پيدا کند ، در همين حال جمعي از مؤمنين قم آمدند و در ميان جمعيت عزادار قرار گرفتند و گفتند : جانشين امام عسکري کيست ؟ آن ها را به سمت جعفر هدايت کردند . آن ها وقتي پيش جعفر رفتند ، پرسيدند : شما جانشين امام عسکري هستيد ؟ پاسخ داد : آري . گفتند : بگوييد که ما حامل چه چيزي هستيم و نامه اي که با ماست چه کسي و براي چه کسي نوشته است و چيزي که به همراه ماست آن متاع چيست و چقدر است ؟
جعفر با کمال عصبانيت گفت : عجب ! مردم را ببينيد که از من چه چيزي را در خواست مي کنند ، علم غيب از من طلب مي کنند ؟ من فهميدم که او امام نيست و جمعيتي که از قم آمده بودند هم با اين پاسخ او مطمئن شدند که او امام نيست و جانشين امام عسکري شخص ديگري است . در همين حال فرستاده اي از درون خانه آمد و گفت که حجت خدا ( امام زمان ) فرمودند : نامه هايي که شما اهل قم از فلان شخص و فلان شخص براي امام عسکري آورده ايد ، آن نامه ها را بياوريد و به همراه شما همياني است که هزار اشرفي در آن قرار دارد که از ميان هزار اشرفي که به عنوان سهم امام است ، ده اشرفي قلابي است که روکش طلا شده و اصل نيست .
آن ها باز کردند و ديدند هزار اشرفي سفيد هست و آن ده اشرفي را هم شناسايي کردند . ابوالاديان مي گويد : من دقيقا به همان نشانه هايي که امام حسن عسکري به من داده بود رسيدم و يقين کردم که او امام امت اسلامي و آخرين وصي پيغمبر اکرم (ص) است و آن پيامي که فرستاده شده از ناحيه امام زمان است و آن فردي که نماز بر پيکر امام عسکري گزارد امام زمان و آخرين امام شيعيان است . (2)
پی نوشت:
1. منتهي الامال ، ص 427.
2. منتهي الامال : 496/2.
منبع:کتاب ذکر نور در حضور مشتاقان ظهور
مولای من تسلیت
و امروز، روز توست؛ روز تشییع غریبانه تو بر بال فرشته ها، روز رهایی تو از حصار «معتمد»ها
ســلام بر تو ای حجت خدا، ســـلام بر حرم و بارگاهت که همواره زخمی کین بوده
با پرگشودنت به آسمان و قرب الهی باران غم بر سر شیعیانت باریدن گرفت و زخم داغت بر دلشان نرگس چشمانشان را اشک آلود نمود
شهادت غریبانه امام حسن عسگری (ع) بر فرزند غایبش حضرت ولی عصر ارواحنا فداه و شیعیان آن حضرت تسلیت باد
حضور مدیریت محترم استانی در مدرسه حضرت زینب(س)
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه حضرت زینب(س) روز یکشنبه مورخ 92/10/15 جلسه هیات امنا مدرسه با حضور مدیریت استانی حجت الاسلام والمسلمین جنای آقای صالحی در این مدرسه مبارکه برگزار گردید
شعر زیبایی از شیخ بهایی رحمه الله علیه ...
همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتـن
هـمـه سالــه از پـی حـج سفــر حجـاز کـردن
زمدینــه تا بـه کعبــه سـر و پـا بـرهنــه رفتـن
دو لـب از بـرای لبیکــ بـه گفتــه بـاز کـردن
شب جمعـه هـا نخفتـن ، به خــدای راز گفتـن
ز وجــود بـی نیــازش طلـب نیـــاز کــردن
به مساجـد و معابـد همه اعتکاف کردن
ز ملاهـی و مناهی همـه احتـراز کردن
به حضور قلـب ذکـر خفی و جلی گرفتن
طلــب گشــایـش کار ز کارسـاز کــردن
پی طاعـت الهــی به زمین جبیـن نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن
به مبانی طریقـت به خلـوص راه رفتـن
ز مبـادی حقیقـت گـذر از مجـاز کـردن
به خدا قسم که هـرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سـرور شاد کردن
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی مستمندی در بسته باز کردن
شرکت طلاب در نشست مهدویت
امروز پنج شنبه مورخ92/10/12 اولین نشست اعضای بنیاد مهدویت سریش آباد در مسجد امام حسین(ع) با حضور خواهران و برادران برگزار گردید؛ سخنران این نشست حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سادات بودند که به بیان مطالبی پیرامون ضرورت پرداختن به مباحث مهدوی پرداختند و از اعضا خواستند که با اخلاص قدم در این راه گذاشته و برای امام زمان (عج) فعالیت نمایند و در نهایت توصیه نمودند که فعالیتهایی از قبیل فضاسازی با موضوع مهدوی ، گسترش ادعیه، اجرای برنامه مهدوی برای خانواده ها و … در قالب این بنیاد انجام دهند.
تسلیت شهادت امام رضا(ع)
السلام علیک یا امام الرئوف!
سلام بر تو که مهربانی هایت از شمار زائران انبوهت بسیار بیشتر است.
سلام بر تو ای خورشید تابان خراسان که تمام انگورها، مرثیه خوان واپسین لحظات توانَد.
سلام بر تو ای عصمت هشتم! کوچه های توس، هنوز بوی عطرآگین تو را می دهد و آوای غریب ملایک هنوز در طواف حریم
کبریایی ات به گوش می رسند.
ای امام الرئوف! همراه با کبوتران حرمت، محزون و گریان دل را به دور بارگاه تو پر مى دهیم تا با زمزمه ملائک همراه شویم.
.
.
.
.
دلم برای تو پر می کشد امام غریب
غمت ز سینه شرر می کشد امام غریب
زیارت تو که فوق همه زیارت هاست
دل مرا به سفر می کشد امام غریب
شهادت مظلومانه امام رضا(ع) بر محبین حضرتش تسلیت باد