وحدت حوزه و دانشگاه
آيت الله مفتح در سال 1307 هجري شمسي در همدان بدنيا آمد. وی در حوزه علميه قم مدارج و مراحل علمي را پيمود،
همچنين در علوم دانشگاهي نيز موفق به اخذ بالاترين مدرك علمي گرديد و پس از كسب معارف حوزهاي و معلومات
دانشگاهي در سنگر حوزه به تعليم و تدريس پرداخت و در كنار اين فعاليت به تدريس در دبيرستان نيز همت گماشت و
در اين دو سنگر براي نزديك ساختن دو قشر دانش پژوه و طلاب تلاش نمود.
پس از اوج گيري مبارزه روحانيت و تبعيد حضرت امام خميني رضوانالله تعالي عليه به مبارزه در ابعاد مختلف آن ادامه داد تا اينكه
رژيم شاه براي جلوگيري از اين فعاليتها اقدام به اخراج ايشان از آموزش وپرورش و تبعيد به نقاط دور افتاده، نمود.
پس از پايان يافتن دوران تبعيد، ساواك از ورود او به قم جلوگيري كرد در نتيجه ايشان مجبور بهاقامت در تهران شدند.
با اقامت شهيد مفتح در تهران فصل ديگري اززندگي سراسر مبارزه او آغاز گشت كه عبارت بود از تدريس در دانشكده الهيات در كنار استاد شهيد مرتضي مطهري و فعاليت چشمگير در مسجد جاويد، اين فعاليتها باعث شد كه ساواك به مسجد جاويد يورش ببرد وشهيد مفتح را به همراه آيتالله خامنهاي دستگير و مسجد را تعطيل نمايد.
شهيد مفتح پس از آزادي از زندان، امام جماعت مسجدي در نزديكي حسينيه ارشاد را تقبل نمود و در جلسهاي با حضور مرحوم آيتالله طالقاني و متفكر شهيد استاد مطهري آن مسجد را بنام “مسجد قبا” نامگذاري كردند.
به اين ترتيب بار ديگر براي پيشبرد اهداف نهضت اسلامي، پايگاه ديگري تشكيل يافت و با داير شدن كلاسهاي معارف اسلامي و ايراد سخنراني و تشكيل كتابخانه و صندوق خيريه و اردوهاي تابستاني ويژه جوانان و نوجوانان… حركت پرشور اسلامي با آگاه سازي نسل جوان و قشر دانشجو تداوم يافت.
در پايان ماه رمضان مقارن با سال 1356 شهيد مفتح نماز عيد فطر را با حضور بيش از 5 هزار نفر در زير برق سلاحها و در حضور نظاميان تا دندان مسلح رژيم طاغوت برگزار كرد.
شهيد مفتح نماز عيدفطر سال 1357 را نيز برگزار كرد. اين نماز در تپههاي قيطريه به امامت آن شهيد بزرگوار برگزار شد و بعد از آن اولين تظاهرات ميليوني در تهران به راه افتاد. اين تظاهرات با سيل پرخروش ملت و با شعار “نصرمنالله و فتح قريب” از شمال تهران آغاز گشت. سربازان رژيم در آنروز از هجوم و حمله به مردم و پرتاب مكرر گاز اشكآور نتيجهاي نگرفتند و مايوسانه به شخص دكتر مفتح حمله كردند و او را مضروب و مجروح كردند.
پس از انجام اين راهپيمائي، درتهران حكومت نظامي اعلام گشت و كشتار 17 شهريور اتفاق افتاد. شهيد مفتح در اولين ساعات حكومت نظامي بوسيله عناصر ساواك دستگير شد و بيش از دو ماه در زندان به سربرد تا اينكه با اوجگيري انقلاب اسلامي و آزادي زندانيان سياسي، ازبند رژيم طاغوت رهايي جست.
با تشكيل شوراي انقلاب از طرف امام خميني قدس سره به عضويت اين شورا درآمد و به هنگام بازگشت شكوهمند امام به ميهن، در كميته تدارك استقبال از امام شركت داشت.
بعد از پيروزي انقلاب براي تشكيل كميتههاي انقلاب اسلامي فعاليت چشمگيري نمود و خود سرپرستي كميته منطقه 4 تهران را به عهده داشت.
آخرين مسئوليت شهيد مفتح سرپرستي دانشكده الهيات و عضويت در شوراي گسترش آموزش عالي كشور بود كه بخوبي در اين سنگر انجام وظيفه نمود.
شهيد مفتح از شخصيتهاي برجسته علمي محسوب ميشد و از او تاليفات با ارزشي بجا مانده است. مهمترين اثر اين شهيد بزرگوار حاشيهاي است كه بر “اسفار” ملاصدرا نوشته است. برخي از آثار اين شهيد عبارتند از: كتاب روش انديشه در علم منطق، ترجمه تفسير مجمعالبيان، مقاله وحدت روحاني و دانشگاهي، مقالات متعدد در مجلات مكتب اسلام، مكتب تشيع، و معارف جعفري….
عمر پر بركت اين شهيد بزرگوار در راه تبليغ و ترويج اسلام در ميان اقشار مختلف مردم بويژه نسل جوان و دانشجويان سپري شد و او يك لحظه از اين تلاش و جهاد مقدس آرام نگرفت. يكي از اهداف و مقدس شهيد مفتح ايجاد پيوند ميان “حوزه” و “دانشگاه” و ايجاد رابطه
بين “طلبه” و “دانشجو“بود.
شهيد مفتح براي خنثي كردن تبليغات استعماري ضد حوزه در دانشگاهها و نيز تبليغات ضددانشجو در حوزههاي علميه، تلاش چشمگيري نمود.
سرانجام پس از عمري تلاش و جهاد مستمر و خستگي ناپذير در راه تبليغ دين، در روز 27 آذر 1358 به همراه دو پاسدار جان بركف
خود توسط گروهك منحرف فرقان به شهادت رسيد و در جوار رحمت حق آرميد.
روز شهادت شهيد مفتح به مناسبت فعاليتهاي چشمگير آن شهيد بزرگوار در راه تحقق وحدت بين حوزه و دانشگاه “روز وحدت روحاني
و دانشجو” نامگذاري شد.