حوزه علمیه حضرت زینب(س) سریش آباد

مولا جانم یا صاحب الزمان

گفته بودی دلتنگی هایم را با قاصدک قسمت کنم تا به گوش تو برسد … می گفتی که قاصدک ها گوش شنوا دارند، غمهایت را در گوششان زمزمه کن و به باد بسپار … من اکنون صاحب دشتی قاصدکم

مولا جان

وقتی بیایی به تو می گویم که تنها عشق به آمدنت دلم را زنده نگه داشته است، نذر کردم وقتی آمدی برایت از زنبق گردنبندی بسازم و شهر را زیر حریر سبز خیال بپوشانم و دنیا را سرشار از صداقت قناری ها سازم و با تو از تمام با تو نبودن ها سخن بگویم …
مولا جانم … یا صاحب الزمان
آقایی که دلم به امید ظهور تو می تپد
می دانستی نفسم بالا نمی آید از دلتنگی؟
مگر نمیدانستی قاصدک های خیس از اشک می میرند؟
برایم دعا کنید که محتاج محتاجم
اللهم عجل وقرب لولیک الفرج

سرباز گمنام امام زمان