سخنان آتشین امام سجاد(علیه السلام) با کوفیان
رسالت بيدارگرانه امام سجاد (عليه السلام ) چندان دير آغاز نشد. با فاصله اى كوتاه از
واقعه کربلا، على رغم همه دردهاى درونى و رنجهاى جسمى ، امام بر سكوى رهبرى
ايستاد. از لابلاى توده هاى غم و درد، قد برافراشت و چنان با سخنان برنده اش فضاى
تيره اتهام ها و تبليغات مسموم امويان را شكافت كه كورترين چشم ها، درخشش حقيقت
را ديدند و سنگترين دل ها، لرزيدند و بر مظلوميت حسین و خاندانش گريستند و بر آينده
خويش بيمناك شدند!
امام على بن الحسين (عليه السلام ) در مدت اقامت خويش در كوفه ، دو بار به احتجاج
برخاست ؛ يك بار روى سخنش با مردم پيمان شكن كوفه بود، و بار ديگر در «دارالاماره»
و در برابر عبيدالله بن زياد.
هان ، اى مردم ، اى كوفيان ! شما را به خدا سوگند، آيا به ياد داريد نامه هايى را كه براى
پدرم نوشتيد! نامه هاى سراسر خدعه و نيرنگتان را! در نامه هايتان با او عهد و پيمان بستيد
و با او بيعت كرديد! ولى او را كشتيد، به جنگ كشانديد و تنهايش گذاشتيد!